Wednesday, March 27, 2013

جفا بر مسیحیان و تعقیب قضایی نوکیشان مسیحی در ایران / گزارش






جفا بر مسیحیان و تعقیب قضایی نوکیشان مسیحی در ایران / گزارش

 این گزارش، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نقض حقوق مسیحیان پروتستان ایرانی در چارچوب قوانین بین المللی حقوق بشر و حقوقی که در قانون اساسی ایران تضمین شده اند را مستند کرده است.
این گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بین آوریل ۲۰۱۱ و ژوئیه ۲۰۱۲ را مورد بررسی قرار داه است. محبت نیوز بدون هیچگونه دخل و تصرف عین گزارش را منتشر می کند.
برخلاف ادعاهای حکومت ایران مبنی بر احترام گذاشتن به حقوق اقلیت های شناخته شدۀ مذهبی، جامعۀ مسیحی ایران با آزار و اذیت سیستماتیک دولتی و تبعیض روبرو است. وضعیت اسف بار پروتستانهای ایرانی باعث نگرانی ویژه ای است. این جامعه با محدودیتهای جدی در انجام آیین مذهبی خود و استفاده از تجمع و انجمن، دستگیریهای خودسرانه و بازداشت به دلیل پیروی از مذهب خود، و نقض حق حیات از طریق احکام اعدام و قتل های فراقضایی روبرو است.
مسیحیان در ایران
در سال ۲۰۱۰، پایگاه اطلاعاتی مسیحیان جهان (دبلیو سی دی) تعداد ۲۷۰۰۵۷ نفر مسیحی را در ایران ثبت کرده است که رقمی در حدود ۰٫۳۶% کل جمعیت ۷۴٫۷ میلیونی ایران را تشکیل می دهند. اکثریت آنها مسیحیان قومی ایران هستند، که شامل ارمنی ها و آسوری ها (یا کلدانیان) میشود که زبان و آیین فرهنگی خود را دارا می باشند. بیشتر مسیحیان قومی اعضاء کلیساهای ارتدکس جوامع خود می باشند. بیشتر مسیحیان غیر قومی ایران اعضاء کلیساهای پروتستان می باشند و اکثر آنها نوکیشانی هستند که در خانواده های مسلمان به دنیا آمده اند. پایگاه اطلاعاتی مسیحیان جهان در سال ۲۰۱۰ گزارش داد که در ایران تقریبا ۶۶۷۰۰ مسیحی پروتستان وجود دارد که در حدود ۲۴% جامعۀ مسیحیان ایران را تشکیل می دهند. دولت ایران نوکیشان را به عنوان مسیحی شناسایی نمی‌کند و بسیاری از نوکیشان از ترس آزار و اذیت آیین خود را در ملاء عام دنبال نمی کنند. بنابراین تعداد مسیحیان نوکیش در ایران احتمالا کمتر از تعداد واقعی آنها گزارش می شود.
مسیحیان قومی
از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹، مقامات ایرانی برای برخی از حقوق به منظور اجرای مناسک مذهبی، مانند مراسم کلیسایی، ادارۀ مدارس مذهبی، و برگزاری جشن در روزهای مقدسِ اصلی خود به مسیحیان قومی مجوز اعطا کرده اند. همچنین مسیحیان قومی طبق مواد مصرح در قانون اساسی ایران، سه نماینده، دو نماینده برای ارامنه و یک نماینده برای آسوری ها، در مجلس شورای اسلامی دارند. اما اقلیتهای قومی اجازه ندارند مراسم خود را به زبان فارسی اجرا کنند و بسیاری از کلیساها یا تحت نظر بوده اند و یا وادار شده اند تا فعالیتهای خودرا به دولت گزارش دهند. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توانایی کلیساهای مسیحی برای تمدید پروانه، تعمیر پرستشگاه ها، خرید وفروش مستغلات و یا ساخت و ساز ساختمان های جدید برای کلیسا را محدود نموده است. مسیحیان قومی همچنین مورد طیف وسیعی از مقررات قانونی تبعیض آمیز قرار می گیرند که به واسطۀ آنها مقامهای عالیرتبه، مانند قضات و رییس جمهور، باید مسلمان باشند، برای برخی جرمها تنبیهات سخت تری برای غیر مسلمانان در نظر گرفته می‌شود، به اعضای خانواده های مسلمان در قوانین ارث ارفاق میشود و ازدواج بین ادیان را محدود می سازد.
پروتستان ها
جامعۀ پروتستان ایران نسبت به گروههای مسیحی قومی با محدودیت های دولتیِ و موارد نقض حقوق بشر به مراتب شدیدتری رو به روست. دلایل این امر استفادۀ آنان از زبان فارسی در مراسم نیایش و نشریات و همچنین تعهد آنها نسبت به تبلیغ (دلایلی که همگی تغییر دین را تسهیل می کنند، و موجبات تکفیر آنان را توسط رژیم فراهم می کنند)، همراه با ارتباطاتی که برخی کلیساهای پروتستان با شعب و شبکه های خارج از کشور دارند می باشد. رهبر ایران سید علی خامنه ای وسایر مقامات ایرانی اعتقاد دارند که نوکیشان مسیحی مرتد هستند و حضورشان بخشی از یک توطئۀ خارجی با هدف تضعیف حمایت ایدئولوژیک از رژیم است.
در حالیکه جمعیت پروتستان های ایران کم تر از یک درصد جمعیت کل ایران است، عمدتا در نتیجۀ رشد تبلیغات دینی، تعداد پروتستانها رو به افزایش بوده است. در دهۀ ۱۹۹۰ میلادی، میزان رشد پیوستن به مسیحیت شروع به ایجاد نگرانی در میان مقامات ایران کرد و به شیوۀ فزاینده ای منتج به اجرای مقررات سرکوبگرانه ای مانند اعمال محدودیت برای حضور در کلیسا، تعطیلی ناشر اصلی چاپ انجیل به زبان فارسی، دستگیری رهبران کلیسای انجیلی، واز همه مهم تر، اعدام یک کشیش سرشناس به اتهام ارتداد در سال ۱۹۹۰ بود. در نتیجۀ این سیاست های سرکوبگرانه، خیلی از مسیحیان پروتستان شروع به گردهمایی در کلیساهای غیر رسمی در منازل شخصی افراد، که موسوم به "کلیسای خانگی" شد، کردند. تا سال ۲۰۰۱، کلیساهای خانگی مکانهای نیایش مورد علاقه و منظم مسیحیان شده بودند.
تشدید آزار و اذیت نوکیشان مسیحی
در سال ۲۰۰۵، درحدود زمان انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران، دولت ایران سرکوب کلیساهای خانگی مسیحیان، کلیساهای پروتستان فارسی زبان، و نوکیشان را تشدید کرد. به علاوه، از سال ۲۰۱۰ به بعد، تحت این عنوان که مسیحیان انجیلی یک شعبۀ انحرافی مسیحیت هستند و این مسیحیت از مسیحیتی که حکومت آن را به رسمیت شناخته است متفاوت است، و این که جنبش کلیساهای خانگی به "قدرتهای غربی" و "صهیونیسم" که علیه رژیم اعلام جنگ نرم کرده اند متصل است، تلاشهای خود را در این زمینه شدت بخشیده است. در این راستا، دولت ، قوۀ قضاییه، و سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی ایران به نحو فزاینده ای با نوکیشان مسیحی به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی رفتار کرده اند. در واقع طبق گزارشات، از سال ۲۰۰۵ تا کنون نهاد حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیت نظارت بر کلیساهای مسیحی ایران را به عهده گرفته است.
محرومیت از آزادی مذهب
تحت مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ایران متعهد به تضمین آزادی مذهب می باشد. با وجود اینکه قانون اساسی ایران حقوق متعددی را که در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ذکر شده است تا حدودی محافظت می کند، دولت ایران در عمل حمایت های بین المللی و حقوق ذکر شده در قانون اساسی خود را برای جامعۀ پروتستان ایران رعایت نمی‌کند. اقدامات سیستماتیک دولت ایران، شامل ایجاد محدودیت برای حضور در کلیسا، منع شکل گیری کلیساهای جدید، بستن کلیساها، محدود سازی توزیع کتاب انجیل و متون مسیحی، آزار و اذیت و نظارت بر گروه های کلیسایی، دستگیری، بازداشت و محاکمۀ رهبران کلیسا، برخورد با تبلیغات مسیحی به عنوان جرم، و اجبار کردن مسیحیان برای بازگشت به اسلام، همگی تحت میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ممنوع است. از مطرح کردن اتهام ارتداد، که جان نوکیشان را تهدید می کند، تا زندانی کردن اعضائی از کلیسا که در کار تبلیغ دخیل بوده اند، مقامات ایران همواره مشغول دنبال کردن الگویی برای نقض حقوق بشربوده اند و طی آن عملا اعتقادات دینی و موارد عملی آن را جرم تلقی کرده اند. تحقیقات کمپین نشان می‌دهد که بازجویان، دادستانها، و دادگاهها مرتبا آیین عادی مسیحیت را به عنوان گواهی از فعالیتهای مجرمانه و یا خود جرم تلقی می کنند. عضویت در یک کلیسای خانگی، فعالیتهای تبلیغی، و شرکت در یک کنفرانس مسیحی همگی توسط مقامات ایرانی به عنوان رفتار مجرمانه دیده می‌شوند و ماموران امنیتی در خلال دستگیری افراد، مرتبا اقلام عادی مرتبط به دین مسیحیت مانند انجیل، انتشارات مسیحی و صلیب را مصادره می کنند. متعاقبا، بسیاری از نوکیشان مسیحی ایرانی، شامل خیلی از افرادی که برای این گزارش مصاحبه شده اند، از کشور گریخته اند تا خود را در برابر اذیت و آزار قبلی و یا احتمالی محافظت کنند.
نقض حق حیات
نقض حق حیات شدیدترین مورد نقض حقوقی است که جامعۀ پروتستان ایران با آن روبروست. جان نوکیشان بخصوص در خطر است چون در نگرش برخی مقامات مذهبی، ارتداد جرمی محسوب می‌شود که مجازات آن مرگ است. ارتداد، یا عمل ترک یا بازگشت از مذهب، در قوانین مجازات ایران به عنوان یک جرم محسوب نمی‌شود، اما مقامات مجری قوانین، دادستان ها و دادگاهها غالبا با آن مانند یک جرم برخورد می‌کنند. به منظور دور زدن کمبود مواد قانونی برای پیشگیری از ارتداد، دادستانها و قضات به موادی از قانون اساسی ایران استناد می کنند که به دادگاهها اجازه می دهد تا از فقه اسلامی استفاده کنند. در حالی که قوانین اسلامی پذیرای تفاسیر مختلف درمورد این موضوع است، دادگاههای ایران به طور معمول روی تفاسیر سخت گیرانۀ روحانیون محافظه کار، مانند بنیانگزار جمهوری اسلامی آیت الله خمینی که عمل ترک اسلام برای هر مذهب دیگری را به عنوان جرمی که مجازات آن مرگ است تشخیص داده است، تکیه می کنند.
در قوانین کیفری جدید ایران، که مجلس ایران آن را در دسامبر ۲۰۱۱ تصویب کرد اما هنوز منتظر تصویب نهایی است، ارتداد هنوز یک جرم تعریف نشده است. با این حال، قانون مجازات جدید شامل یک ماده است که به اصل ۱۶۷ قانون اساسی ایران اشاره می کند. این اصل با صراحت به قضات دستور می‌دهد تا در غیاب تعریف جرم ها و یا مجازات ها، منابع حقوقی اسلامی را مورد استفاده قرار دهند. این ماده باب ادامۀ استفاده از فقه، که ارتداد را یک جرم بزرگ تلقی می کند، مفتوح می‌گذارد.
کمپین توانسته است سه نفر از مسیحیانی را که با اتهام ارتداد روبرو شده اند، پرونده های مهدی دیباج، یوسف ندرخانی، و حسین سودمند، و در پروندۀ حسین سودمند، اعدام این مسیحی توسط حکومت ایران به اتهام ارتداد را مستند کند. حسین سودمند که خود یک نوکیش مسیحی و کشیش بود در سال ۱۹۹۰ دستگیرشد. پس از اینکه وی دوماه را در زندان گذراند و طبق گزارشات از مذهب مسیحی خود بازنگذشت، در زندان اعدام شد. مشخص نیست که آیا حسین سودمند از یک محاکمۀ قضایی عادلانه برخوردار شد یا نه. یوسف ندرخانی که وی نیز یک نوکیش مسیحی و کشیش است، در سال ۲۰۰۹ دستگیر شد و متعاقبا به اعدام محکوم شد. محاکمۀ مجدد وی که پس از تقاضای تجدید نظر انجام شد مورد توجه بین المللی قرار گرفت. پس از فشار از ناحیۀ سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، سازمانهای حقوق بشری بین المللی، و واتیکان، او از اتهام ارتداد تبرئه و به جای آن به سه سال زندان برای اتهاماتی که متوجه فعالیتهای تبلیغاتی وی بودند محکوم شد. او در سال ۲۰۱۲ به دلیل سپری کردن مدت زندان خود آزاد شد.
قتلهای فراقضایی
بسیاری معتقدند بیشترین تهدیدات جانی که نوکیشان پروتستان عموما با آن روبرو هستند، خطر قتلهای فراقضایی است. مهدی دیباج، یکی از کشیش هایی است که قبلا از آنها یاد شد. او که به ارتداد متهم شد، در سال ۱۹۸۴ دستگیر شد و در سال ۱۹۹۳ به اعدام محکوم شد. او در ژانویۀ سال ۱۹۹۴، پس از اینکه خبر پرونده اش در رسانه های بین الملل منعکس شد و فشار روی نمایندگان مجلس کشورهای خارجی، سازمانهای حقوق بشری، اتحادیۀ اروپا، مجلس نمایندگان آمریکا و رهبران کلیسا زیاد شد آزاد گردید. او ده سال را در زندان سپری کرده بود. شش ماه پس از آزادی مهدی دیباج، جسدش در یک جنگل پیدا شد. کسانی که مسئول قتل او بودند هرگز شناسایی نشدند.
همچنین هاییک هوسپیان که در عرصۀ عمومی ازمهدی دیباج دفاع می کرد، تحت شرایط مشکوکی کشته شد. هوسپیان که خود یک کشیش بود، در سال ۱۹۹۴، سه روز پس از اینکه به آزادی دیباج کمک کرد ناپدید شد. یازده روز بعد جسدش پیدا شد ، اما قاتلان وی هرگز شناسایی نشدند. اعضای خانوادۀ هوسپیان به کمپین گفتند که در تحقیقات مرگ هاییک هوسپیان اشکالات بسیار زیاد و نشانه های کوتاهی شدیدی وجود داشته است.
همچنین جسد تاتیوس میکائیلیان، کشیشی که پس از مرگ هوسپیان رییس شورای پروتستانها شد، در حالی که چندین بار به سرش شلیک شده بود نیز در سال ۱۹۹۴ پیدا شد. مقامات ایرانی ادعا کردند که گروه مخالف مجاهدین خلق این جنایت را مرتکب شده است و سه عضو سازمان مجاهدین خلق را که به این جرم اعتراف کرده بودند را محکوم کردند. اما منابع مطلع نسبت به نقش سازمان مجاهدین خلق در قتل میکائیلیان ابراز شک کرده اند و مقامات وزارت اطلاعات را مسئول آن دانسته اند.
در واقع چندین گزارش مربوط به قتل مشکوک رهبران مسیحی توسط مهاجمین ناشناس ومتعاقبا نقص بررسی وتحقیق در مورد این حوادث وجود داشته است. در سالهای بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹، مهاجمان ناشناس پروتستانهای سرشناس ایران مانند کشیش ارسطو سیاح و بهرام دهقانی را به قتل رساندند و تلاش کردند تا اسقف کلیسای انجیلی حسن دهقانی، پدر بهرام دهقانی، را به قتل برسانند. مرگهای مشکوک دیگر شامل مرگ اسقف محمدباقر یوسفی است که طبق گزارشات جسد او در سال ۱۹۹۶ در حالی که از درختی دار زده شده بود کشف شد و همچنین کشیش قربان تورانی، رهبر یک کلیسای خانگی که مطابق گزارشات گلوی وی در مقابل خانه اش در سال ۲۰۰۵ بریده شد. فقدان تلاش برای تحقیقات در پی این قتل ها نشانه از همدستی دولت یا در قتل و یا در سرپوش گذاشتن بر آن دارد.
محکومیت به ارتداد، اعدام حسین سودمند، و سوء قصدهای لاینحل رهبران مسیحی زنگ خطری برای همۀ مسیحیان است. همچنین افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند به کمپین گفتند که ماموران قضایی یا امنیتی در زمان دستگیری، بازجویی، و بازداشت آنها را مستقیما با اتهام ارتداد و اعدام تهدید می کردند و یا آنها را تهدید میکردند که بعد از آزادی به صورت فراقضایی کشته خواهند شد.
دستگیری و بازداشت خودسرانه
پروتستانها در ایران همچنین به صورت فزاینده ای مورد دستگیری و بازداشت خودسرانه قرار گرفته اند. از زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵، تعداد دستگیریها، بازداشتها، و محاکمات افزایش یافته و پس از سال ۲۰۰۹ شدت نیز یافته است. از تعداد سی و یک مسیحی که کمپین با آنها مصاحبه کرده، پانزده تن از آنها توسط مقامات دستگیر و بازداشت شده اند. بازداشتها از چند ساعت تا یک سال و نیم طول کشیده و در ۹ مورد به محاکمه کشیده شده است. مقامات رسما ۱۱ نفر از آنها را به جرمهای مختلف تفهیم اتهام کردند که منتهی به ۹ مورد محاکمه شد. طبق گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد برای حقوق بشر در ایران، از سال ۲۰۱۰ تا کنون، در سراسر کشور بیش از ۳۰۰ مسیحی به صورت خودسرانه دستگیر و بازداشت شده اند که ۴۱ نفر از آنها به مدتی از یک ماه تا بیش از یک سال در بازداشت بوده اند. آمارهای قابل دسترسی عمومی، تعداد دستگیریها و بازداشتهای مسیحیان را به مراتب کمتر از واقعیت ذکر می کنند، چون بسیاری از دستگیرشدگان هراس دارند که اگر ابراز وجود کنند ممکن است از ناحیۀ دولت مورد آزار و اذیت بیشتری قرار بگیرند. بیشتر مسیحیانی که توسط مقامات دستگیر میشوند بالاخره آزاد می‌شوند، اما غالبا با وثیقه های سنگین. اما در بسیاری موارد تحقیقات هرگز خاتمه نمی یابد و اگر اتهاماتی هم وجود داشته باشد هرگز تبرایی از آنها وجود ندارد. این به دولت این قدرت را م‌یدهد تا انجام آیین های مذهبی افراد را از طریق تهدید به دستگیری و محاکمۀ آتی محدود کند. گفته می‌شود که وزارت اطلاعات مسئول بیشتر دستگیریهایی است که به صورت عمومی اعلام می شوند. اما از آغاز ماه مه سال ۲۰۱۲، کمپین گزارشاتی از منابع متعدد در خصوص نقش داشتن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در دستگیریها دریافت کرده است.
وقتی افراد دستگیرشده بازداشت می شوند، در بیشتر موارد به دلیل اخذ اعترافات بازداشت شدگان تحت فشار قرار می‌گیرند. بازجویان غالبا تهدیداتی مانند محاکمۀ جنایی بازداشت شدگان، بدرفتاری، دستگیری اعضاء خانواده، بازداشت طولانی، و یا اعدام به جرم ارتداد را برای وادار کردن بازداشت شدگان به ارائۀ اطلاعات دربارۀ فعالیتهای کلیسایی خویش و فعالیتهای سایر اعضاء کلیسا را طرح می کنند. قول آزادی در ازاء اطاعت ارائه می شود. در بعضی موارد بازداشت شدگان با بازداشتهای طولانی بدون هیچگونه اتهام، کیفرخواست رسمی، محاکمه، و یا احکام قضایی روبرو شده اند.
شکنجه یا بدرفتاری در طول بازداشت
مصاحبه های کمپین با مسیحیان بازداشت شده بیانگر تجربه های دست اول شکنجه و بدرفتاری در طول بازداشت بود. مادۀ ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام می دارد: "هیچکس نباید مورد شکنجه یا رفتار و یا تنبیه خشن، غیر انسانی، و تحقیرکننده قرار بگیرد." کمیتۀ حقوق بشر در اظهارنظر شمارۀ ۲۰ خود یادآوری می کند که مادۀ ۷ به وضوح اعلام می کند که حبس انفرادی طولانی مدتِ فرد بازداشت شده یا زندانی ممکن است برابر با رفتارهایی که در مادۀ ۷ منع شده اند بشود. با این وجود، شش مسیحی که توسط کمپین مصاحبه شدند گفتند که برای مدتهای متمادی در حبس انفرادی، همگام با تماس حداقلی با خانواده، بازجویی های مکرر، استفاده از چشم بند، و شرایط نامناسب زندان نگهداری شده بودند. کمپین همچنین گزارشات دست اول آزار جسمی شامل کتک زدن، شلاق، آویزان کردن از قلاب و ضربات با کابل و شلنگ، و سوزاندن با سیگار را دریافت کرده است. طبق گزارشات، به بازداشت شدگان گفته شده است که اگر در مورد بازجویی و یا شکنجۀ خود با کسی حرف بزنند، کشته خواهند شد.
محاکمۀ نوکیشان مسیحی به عنوان تهدید علیه امنیت ملی
در حالیکه مقامات قضایی بعضی وقتها به مسیحیان اتهامات مذهبیِ ارتداد یا توهین به مقدسات (که به نظر می آید توسط دادستان ها و قضات به جای اتهام ارتداد استفاده می شود تا از انتقاد بین المللی جلوگیری کند) وارد می کنند، محاکمۀ نوکیشان پروتستان در دادگاههای انقلاب برای جرمهای سیاسی یا جرمهایی علیه امنیت ملی بیشتر متداول است. اتهاماتی که از همه بیشتر رواج دارند شامل "تبلیغ علیه نظام،" "اقدام علیه امنیت ملی،" "تماس با کشور متخاصم خارجی" و یا "تماس با گروههای ضد نظام" و "تبانی با دول اجنبی متخاصم" هستند. طبق یافته های کمپین مدارکی که مبنای این اتهامات و محاکمات قرار می گیرند فعالیتهای سادۀ مسیحیت مانند تبلیغ مسیحیت، میزبانیِ مراسمِ نیایش یا جلسات مطالعۀ انجیل، حضور در کنفرانس های مسیحی، و توزیع انجیل می باشند. همچنین مقامات ایرانی غالبا ارتباط با سازمانی که در خارج از کشور قرار داشته باشد را یک جرم علیه امنیت ملی محسوب می کنند.
فقدان طی مراحل قانونی در جریان دادگاهها
جریان دادگاهها در مواردی که به مسیحیان پروتستان مربوط می‌شود معمولا با فقدان طی مراحل قانونی در ایران روبروست. چندین مصاحبه شونده به کمپین گفتند که به وکیل دسترسی نداشتند و یا اینکه اگر به وکیل دسترسی داشتند، وکیل آنها از دسترسی کامل به پروندۀ موکلش منع شده بود و بنابراین قادر به ارایۀ یک دفاعیۀ کامل در دادگاه نبوده اند.
محرومیت از حق تجمع و انجمن
علاوه بر دستگیری، بازداشت و نقض حق حیات، دولت ایران به صورت سیستماتیک مسیحیان پروتستان را از حق تجمع مسالمت آمیز و حقوق انجمنی محروم می‌کند. مادۀ ۲۲ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران یکی از امضاء کنندگان آن است، تصریح می‌کند: "همۀ افراد باید حق دسترسی به آزادی اجتماع و انجمن را دارا باشند." در عمل، دولت ایران مرتبا این تعهدات خود را نقض کرده است. طبق اظهارات طرفداران حقوق مسیحیان، دولت ایران از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹، مجوز تاسیس یک کلیسای جدید یا اجازۀ ساخت یک بنای کلیسا، چه از نوع اورتودکس قومی، پروتستان، یا هر نوع دیگری را صادرنکرده است. همچنین دولت ایران از کلیساهای شناخته شده خواسته است تا تعداد افرادی که در مراسم نیایش آنها حاضر می‌شوند را به افرادی که از قبل اعضاء کلیساهای آنان بوده اند محدود کنند و شامل نوکیشانی که اخیرا مسیحی شده اند نکنند. دولت به مسیحیان اجازه نمیدهد تا در مراسم نیایش گروهی، جلسات روزهای مقدس و مطالعات انجیلی در کلیساهای خانگی غیر رسمی مراسم حضور پیدا کنند. همچنین دولت برای روزهایی در هفته که مراسم کلیسا انجام میشود محدودیت اعمال کرده است، بنابراین توانایی شرکت ایرانیان در مراسم مسیحی را تقلیل داده است. و همچنین مسیحیان را از حضور در کنفرانس های بین المللی مذهبی، علیه مادۀ ۱۲ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که آزادی تحرک و حق ترک کشورخود را برای افراد تنظیم کرده است، منع می کند. این و محدودیت های دیگرشدیدا توانایی مسیحیان برای اینکه به آسانی گروههای مذهبی خود را تشکیل بدهند و آیین خود را اجرا کنند را به مخاطره انداخته است.
محرومیت از حق بیان
حق بیان مسیحیان در ایران، که توسط قوانین بین المللی وهمچنین در اصل ۲۴ قانون اساسی ایران تضمین شده است نیز مرتبا از آنان سلب می‌شود. مادۀ ۱۹ (۲) میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی تضمین می‌کند که "همۀ افراد حق آزادی بیان خواهند داشت،" و کمیتۀ حقوق بشر که ناظر بر اجرای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی می باشد گوشزد می‌کند که آزادی بیان شامل حق بیان "گفتمان مذهبی" است. به عنوان یک حق فرعی، مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی از حق "آماده کردن و توزیع متون و یا انتشارات مذهبی" محافظت می کند. همچنین قانون اساسی ایران حق آزادی بیان را تضمین می کند. اما در عمل، دولت ایران این حق را نقض می کند. مسیحیان برای تبلیغ مسیحیت و برای توزیع انتشارات خود دستگیر، بازداشت، و محاکمه می‌شوند. وبسایتهای فارسی زبان مسیحیان فیلتر می‌شوند، و چهار ایستگاه تلویزیون ماهواره ای مسیحیان متناوبا با ارسال پارازیت روبرو است. دسترسی به انجیل به صورت قابل توجهی محدود می شود: انتشار و واردات کتب انجیل به صورت وسیعی ممنوع شده ودر مواردی ماموران امنیتی کتب انجیل را مصادره کرده اند و در مواردی نیز آنها را سوزانده اند و مسیحیان را برای توزیع انجیل دستگیر کرده اند. دولت همچنین استفاده از زبان فارسی در کلیسا ها را به شدت محدود می کند و توانایی دستیابی جمعیتی عمدتا فارسی زبان به مطالب موضوع وعظ را به شدت محدود می کند.
آزار و اذیت و نظارت بر مسیحیان
گروههای کلیسایی همچنین مرتبا مورد نظارت و آزار و اذیت حکومت ایران قرار می گیرند. این نظارت هم به شکل پیدا و هم به شکل پنهان اعمال می شود. وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی یا سپاه پاسداران رهبران کلیساها را برای سئوال احضار می کنند و تلاش می کنند تا آنها را به زور وادار به ارائۀ اطلاعات در خصوص فعالیتهای کلیساها، خدمات، برنامه های آموزشی، و اسامی و پیشینۀ اعضاء کلیسای خود نمایند. مسیحیانی که اطلاعات خود را با کمپین در میان گذاشتند گفتند که ماموران امنیتی به آنها گفتند که آنها را تعقیب می کنند و به مکالمات تلفنی آنها گوش می کنند. اطلاعاتی که توسط وزارت اطلاعات جمع آوری می‌شود، بعدا مبنای دستگیری ها، محاکمات، و تعطیلی کلیساها قرار می‌گیرد.
تبعیض سیستماتیک علیه مسیحیان
جامعۀ مسیحیان ایران و بخصوص نوکیشان پروتستان، همچنین با تبعیض سیستماتیک در کلیۀ مسایل زندگی روبرو هستند. مادۀ ۲۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام می‌کند: "همۀ افراد در مقابل قانون برابرند و بدون تبعیض حق حمایت مساوی توسط قانون را دارا هستند." اما دولت ایران نتوانسته مسیحیان را از تبعیض در بسیاری از حوزه های کلیدی مانند استخدام، تحصیل و دسترسی به عدالت محافظت کند. در برخی حوزه ها، مانند ازدواج و قوانین خانواده، مثل قانون جزایی ایران، قانون ایران بوضوح بین مسلمانان و مسیحیان تبعیض قائل می‌شود.
تبعیض در استخدام
مادۀ ۶ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی حق افراد به کار را محافظت می کند. به این ترتیب، حکومت باید از تبعیض در محل کار و در استخدام و اخراج جلوگیری کند. تبعیض در استخدام یکی از عادی ترین اشکال تبعیض علیه مسیحیان، چه بین کارفرمایان بخش دولتی و چه در بخش خصوصی است. مصاحبه شوندگان به کمپین گفتند که بواسطۀ مذهبشان از شغل هایشان اخراج شدند و یا از استخدام آنها جلوگیری شد. فرم های استخدامی چه برای بخش خصوصی و چه برای بخش دولتی همیشه از متقاضیان میخواهد تا مذهب خود را اعلام کنند و ایرانیان معمولا می توانند فورا از نام فامیل افراد متوجه بشوند که آیا فرد یک مسیحی قومی، یک مسلمان، و یا از گروه دیگری است. مسیحیان همچنین ممکن است با موانعی برای آغاز کسب یا اخذ وامهای تجاری و مجوزها روبرو شوند. در برخی از موارد، مخصوصا در دولت، تبعیض استخدامی در قانون تعریف شده است. قانون اساسی ایران وقوانین قضایی آن برای برخی مقامات دولتی، مانند مقام رهبری، ریاست جمهوری، قضات، و کلیۀ نمایندگان مجلس به جز پنج کرسی که به جوامع اقلیت های مذهبی تخصیص یافته اند، مسلمان بودن را الزامی می‌کنند.
محرومیت از حق تحصیل
مادۀ ۱۳ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی "حق همه به تحصیل " را به رسمیت می شناسد و اصل ۳۰ قانون اساسی ایران اعلام میکند، "دولت باید برای همۀ شهروندان تا پایان دورۀ تحصیلات متوسطه تحصیل رایگان فراهم کند." با این وجود، مسیحیان در تحصیل با تبعیض بسیار زیادی روبرو هستند. این تبعیض در شکل اخراج و یا محرومیت از پذیرش در مدارس مقطع دوم و یا دانشگاهها، و یا عدم موافقت با صدور دیپلم پس از تکمیل واحدهای درسی ظهور میکند. به عنوان یک سیاست، مقامات بخشی از شهروندان خود را به عنوان نوعی مجازات از تحصیلات عالی محروم می‌کنند تا پیشرفت اجتماعی دانشجویانی را که در فعالیتهای مذهبی یا سیاسی که حکومت آن ها را نمی پسندد شرکت می کنند محدود کنند.
تبعیض در قوانین ازدواج و خانواده و در قوانین مجازات کیفری ایران
قوانین ایران در خصوص ازدواج و خانواده به وضوح علیه مسیحیان (یا هر غیر مسلمانی) در خصوص قوانین ارث، ازدواج بین یک زن مسلمان و یک مرد غیر مسلمان، مواد قانونی مربوط به زنا، قیمومیت یک طفل و حق کفالت بچه ها در موارد طلاق، تبعیض قایل می شوند. قانوان مجازات کیفری ایران همچنین علیه غیر مسلمانان در موارد ارتباطات جنسی با رضایت طرفین و یا بدون رضایت طرفین و در موارد جرایم خشونت آمیز تبعیض قائل می‌شود.
محرومیت از دسترسی به عدالت
نوکیشان مسیحی در عمل از دسترسی به عدالت محروم هستند چون اعتقاد دارند که اگر در دادگاهی فاش شود که آنها به دین مسیحیت گرویده اند، به آنها به چشم مرتد نگاه خواهد شد. تقریبا تمام این مسیحیان ابراز کردند از اینکه علیه کسی اقامۀ دعوا کنند واهمه دارند چون میترسند قاضی "ارتداد" آنها را به عنوان خطایی به مراتب بزرگتر از خطای کسانی که به آنها ظلم کرده اند ببیند.
نتیجه گیری
شواهد آزار و اذیت سیستماتیک و تبعیض علیه نوکیشان مسیحی در ایران، که ناقض حقوق بین المللی و حقوق آنان طبق قانون اساسی کشور ایران است، از طریق شهادت دست اول و مستندات در این گزارش به تفصیل نمایش داده شده است. همانگونه که در مورد تبرئۀ یوسف ندرخانی از اتهام ارتداد دیدیم، حکومت ایران نشان داده است که نسبت به فشار بین المللی پاسخگوست. اما صدها نوکیش پروتستان تحت عنوان اتهامات مبهم “امنیت ملی” هنوز اذیت و آزار می‌شوند و در خطر اتهام ارتداد و مسیحیان نوکیش هنوز از حقوق اولیۀ خود در تقریبا تمام زمینه های زندگی محروم هستند. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از جامعۀ بین المللی میخواهد تا ایران را برای موارد نقض حقوق بشر خود پاسخگو کند و دست به اقداماتی هماهنگ شده بزند تا از حقوق نوکیشان مسیحی حفظ و حمایت کند.

حذف نوکيشان مسيحی از "خانواده ايرانی"


نظام جمهوری اسلامی به طور معمول در زبان ديپلماتيک و يا بيانيه ها و واکنش ها اظهار نظرها، اين طور می گويد که اقليت های به رسميت شناخته شده مذهبی ايران، بخشی از «خانواده ايرانيان» هستند. اما حرکت های عملی حاکميت چيز ديگری نشان می دهد.
رادیو اروپای آزاد رادیو فردا در بخشی از گزارش خود بقلم وحید وحدت حق در خصوص وضعیت مسیحیان به ویژه نوکیشان مسیحی می نویسد؛  مسيحيان ايران را می شود به دو بخش تقسيم کرد. مسيحيان قومی مانند ارمنی ها و آشوری ها و ايرانی هايی که در چند دهه گذشته به مسيحيت گرويدند و به نام نوکيشان مسيحی شهرت دارند. هر دو گروه هم به اشکال مختلفی در نظام جمهوری اسلامی ايران، شاهد فشار و سختگيری هستند.
نظام جمهوری اسلامی به طور معمول در زبان ديپلماتيک و يا بيانيه ها و واکنش ها اظهار نظرها، اين طور می گويد که اقليت های به رسميت شناخته شده مذهبی ايران، بخشی از «خانواده ايرانيان» هستند. گزارش ها و آمارها و حرکت های عملی حاکميت اما چيز ديگری نشان می دهد. اين گزارش ها گويای يک واقعيت است که در نظام جمهوری اسلامی ايران، يک شهروند مسلمان دارای حقوق بيشتری نسبت به يک غير مسلمان است.
احمد شهيد، گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران، در گزارش اخير خود با اشاره به وضعيت اقليت های دينی در ايران نوشته است: «نزديک به يکصد بهايی در زندان‌های ايران به‌سر می‌برند و اين عدد رو به افزايش است.»
آقای شهيد همچنين در گزارش خود گفته است: « مسلمانان سنی، دراويش و مسيحيان در ايران با تبعيض و آزار روبه‌رو هستند و از اواسط سال ۲۰۱۰ بيش از ۳۰۰ مسيحی در ايران دستگير شده‌اند.»
اين هم البته يکی ديگر از مسائل وضعيت دينی و مسلمانان در ايران است، نظام حاکم فقهی و قضايی، اجازه ترک دين به شهروندان نمی دهد. هرکس که مرتکب اين کار شود در صورت تعقيب قضايی، ممکن است با مجازات هايی سنگين از جمله اعدام روبرو شود.
نظام جمهوری اسلامی ايران البته تمامی گزارش های انتقادی و کارشناسی را هم رد می کند و آن را «توطئه» و يا «اتهام ها و يا حرف های آمريکا و اسرائيل» می داند. اگر هم کسی روی موضوع حقوق بشر کار کند، عمومن با مهر عامل موساد، عامل سرويس های بيگانه و ديگر برچسب ها روبرو خواهد شد.
آخرين گزارش ها از فعالان آزادی اديان در ايران، حاکی است در ايران ۱۳ مسيحی پروتستان هنوز در زندان هستند که کشيش فرشيد فتحی و کشيش بهنام ايرانی در ميان آنها هستند .اتهامی که کشيش فتحی با آن روبرو است، «پخش و توزيع انجيل به زبان فارسی» است.
کليسای جنت آباد تهران در ۱۹ ماه مه ۲۰۱۲ به دليل دعا خواندن به زبان فارسی بسته شد، که نشان می دهد نظام حاکم از هرگونه امکان آشنايی مردم با انجيل، هراسان است و جلوی آن را می گيرد.
در ادامه، گزارش نویس رادیو فردا به نقل از « محبت نيوز» می نویسد ، نزديک به دو سال پيش و در آوريل ۲۰۱۰ يک مسيحی به نام علی گلچين در ايران دستگير شد، آن هم به اين اتهام که «تعداد زيادی انجيل داشته است.» آقای گلچين بعد از اينکه چندين بار آزاد و دوباره دستگيرو با دادن وثيقه های بالا دوباره آزاد شد بالاخره از ايران فرار کرد.
مثال ديگر، يوسف ندر خانی است که در سن ۱۹ سالگی مسيحی شد و گفته شد به اين کشيش مسيحی در زندان فشار آورده بودند که با خواندن و مطالعه کتاب «بشارت عهدين» که نوشته ملا محمد صادق و تحت تاييد ـآيت الله بروجردی در سا ل ۱۹۵۷ ميلادی است، دوباره به اسلام برگردد.
کمی بعد از آزادی ندرخانی، در ۸ سپتامبر ۲۰۱۲، کشيش آمريکائی ايرانی سعيد عابدينی دستگير شد. او مدتی مسئول بيش از صد کليسای خانگی در ايران بود. در حال حاضر به هشت سال زندان محکوم شده است.
نماينده اقليت آشوری در مجلس اسلامی که «يوناتان بت کليا» نام دارد، در دسامبر ۲۰۱۲ علنن به سياست های حاکميت ايران عليه اقليت های مسيحی، انتقاد کرده بود.
وی در ادامه گزارش خود افزود، در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۲ شبکه خبر مسيحيان ايران گزارش داده بود که در کليسای شمعون غيور شيراز به مسيحيان ديگر اجازه غسل تعميد داده نمی شود.
قابل ذکر است که غسل تعميد يکی از مهمترين آيين های مسيحيت است. 
گفته شده که يک مامور دولت مرتب به کليسای شمعون غيور سرکشی می کند و مصمم است که به قول خودش «پای مسيحيان را از کليسا قطع کند.»
شماری از رسانه های تندرو در ايران از جمله خبرگزاری فارس، در نوشته ها و موضع گيری های خود مدعی هستند که ديانت مسيحی، «امنيت ملی ايران را به خطر می اندازند و جوانان ايران را گمراه می کند.»
خبرگزاری مهر در ۱۲ ماه مه ۲۰۱۱ به نقل از آيت الله محمدتقی مصباح يزدی گزارش داد: «در راستای مبارزه با مسيحيتی که دارد در بعضی استان ها رواج پيدا می کند کارهايی انجام گرفته و هزينه هايی هم صرف شده، اما به اين دليل که برنامه و نظارتی وجود ندارد بازدهی نداشته است.» وی در جريان اين سخنرانی خواهان تعقيب «روشمند» مسيحيان شد.
می توان اين طور نتيجه گيری کرد که سياست سرکوب اقليت های دينی در ايران، بخشی از سياست کلی نظام جمهوری اسلامی است که نشان می دهد به واقع آن بخش که اسمش را گذاشته اند «خانواده ايرانی» همه را دربر نمی گيرد.

جان کری خواستار آزادی سعید عابدینی، کشیش زندانی شد



 جان کری وزیر خارجه آمریکا در بیانیه‌ای خواستار آزادی «سعید عابدینی» یک کشیش آمریکایی- ایرانی از زندان جمهوری اسلامی شد.
بنا به گزارش خبرگزاری فرانسه، جان کری روز جمعه عمیقا از وضعیت سعید عابدینی که شش ماه است در زندان اوین زندانی است، ابراز نگرانی کرد.
سعید عابدینی، کشیش ایرانی‌آمریکایی که در ایران بازداشت شده است، در نامه‌ای که چند هفته پیش نوشته، گفته که در زندان کتک خورده است و به خاطر دینش اجازه درمان نیز به او داده نشده است.
به گزارش تلویزیون آمریکایی فاکس‌نیوز، سعید عابدینی در نامه‌ای که از زندان برای همسرش فرستاده، نوشته است که طوری در زندان کتک خورده که «اجزای صورتش ورم کرده‌اند و به این خاطر که او یک «مسیحی نجس» است، اجازه درمان به او داده نشده است.
طبق این گزارش که روز جمعه دوم فروردین منتشر شده است، این نامه احتمالا چند هفته پیش نوشته شده اما در هفته اخیر به دست خانواده این کشیش مسیحی رسیده است.
آقای عابدینی که یک نوکیش مسیحی است و علاوه بر تابعیت ایرانی، تابعیت آمریکایی نیز دارد مهرماه گذشته در جریان سفری که «برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه» به ایران داشت، بدون اعلام اتهام علیه خود بازداشت شد.
در این مدت اخباری حاکی از ضرب و شتم او در زندان منتشر شده است. درخواست‌های بین‌المللی برای آزادی سعید عابدینی، ازجمله توسط وزارت خارجه آمریکا، تاکنون نتیجه‌ای نداده است.
سعید عابدینی ۳۴ ساله و دارای دو فرزند است. او اتهام تبلیغ مسیحیت در ایران را رد کرده و گفته است که تنها برای راه‌اندازی یک یتیم‌خانه به ایران سفر کرده است.
وکیل مدافع سعید عابدینی، هشتم بهمن ماه خبر داد که موکلش به اتهام تشکیل و راه‌اندازی کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
ناصر سربازی گفته است که در مهلت قانونی نسبت به رای صادره اعتراض خواهد کرد.
وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای محکومیت سعید عابدینی به هشت سال زندان را تقبیح کرد و با انتقاد از آنچه «نقض مداوم آزادی‌های مذهبی در ایران» خواند، خواستار آزادی سعید عابدینی شد.
همسر و دو فرزند آقای عابدینی در آمریکا هستند و با کمک سایر اعضای خانواده و دوستانشان سعی دارند با اعمال فشار به وزارت خارجه آمریکا و سایر نهادهای مدنی و خصوصی زمینه‌های آزادی او از زندان اوین در تهران را فراهم کنند.
به گزارش رادیو فردا سعید عابدینی در نامه خطاب به همسرش نغمه نوشته است طوری کتک خورده و صورتش ورم کرده بوده که وقتی در آینه یک آسانسور چهره خود را دیده، خودش را نشناخته و به خودش سلام کرده است.
او در این نامه نوشته است: «آن‌ها سر مرا تراشیده بودند، صورتم ورم کرده بود و سه برابر شده بود، و ریش‌هایم در آمده بود.»
این‌طور که آقای عابدینی در نامه خود نوشته است، یک پرستار در زندان اوین از درمان‌کردن او سر باز زده و به او گفته است: «طبق آن‌چه دین ما می‌گوید، نمی‌توانیم به شما دست بزنیم. شما نجس هستید.»
او نوشته است که شب‌ها از درد نمی‌توانسته بخوابد و به «صدای بلند موش‌های کثیف» زندان گوش می‌داده است.
با این حال جردن سکیولاو، وکیل آمریکایی، روز جمعه دوم فروردین به فاکس‌نیوز گفته است که این کشیش ایرانی‌آمریکایی بعد از نوشتن این نامه، معاینه پزشکی شده است.
به گفته آقای سکیولاو، به کشیش بازداشت‌شده در ایران قول داده شده است که برای درمان به بیمارستانی خارج از زندان منتقل می‌شود. با این حال تاکید کرده است که خانواده آقای عابدینی باید این را در عمل ببینند تا باور کنند.
روز پنج‌شنبه اول فروردین، سفیر آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل، در جریان نشستی در ژنو خواستار آزادی سعید عابدینی شد. وکیل خانواده آقای عابدینی در آمریکا، این اقدام را اولین «اظهارنظر فعالانه دولت آمریکا» درباره این پرونده شمرد.
پیش‌تر در ۲۶ بهمن ۹۱، بیش از ۸۰ نماینده کنگره آمریکا از جان کری وزیر خارجه ایالات متحده خوساتند برای آزادی کشیش ایرانی-آمریکایی از هیچ تلاشی دریغ نکند.
این قانونگذاران آمریکایی از هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه، در نامه‌ای سرگشاده به جان کری، وزیر خارجه ایالت متحده، از او خواستند به هر تلاشی برای آزادی فوری سعید عابدینی متوسل شود.
در کنار محدودیت‌های اعمال‌شده بر اقلیت‌های مذهبی در ایران، افراد نوکیش که از اسلام به دین دیگری تغییر دین دهند نیز با آزار و اذیت روبه‌رو می‌شوند.
در همین رابطه در بخشی از سومین گزارش آقای شهید در مورد ایران که سه ماه پیش در شهریورماه منتشر شد، آمده بود که از خرداد ۱۳۸۹ تا زمان انتشار آن گزارش، ۳۰۰ مسیحی در کشور بازداشت شده‌اند و ۴۱ نفر از آن‌ها بدون اتهام از یک ماه تا یک سال در زندان به سر برده‌اند.
احمد شهید، نماینده ویژه سازمان ملل در اموز حقوق بشر ایران، در گزارش سالانه خود که اسفندماه ۹۱ منتشر شد نیز به پرونده آقای عابدینی به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرد.
سخنگوی «همبستگی جهانی مسیحیان» گفته است که از آغاز سال ۲۰۱۲ اذیت و آزار مسیحیان نوکیش در ایران به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است. به گفته وی هر مسلک، آیین و یا اعتقاد دیگری که با مذهب رسمی ایران یعنی شیعه اثنی عشری تفاوت داشته باشد به عنوان مخالفت و تهدیدی علیه حکومت تلقی می‌شود.
تلویزیون آمریکایی فاکس‌نیوز می‌گوید شبکه کلیساهای خانگی که مسیحیان نوکیش ایجاد کرده‌اند در حال گسترش است.
در سال‌های اخیر همزمان با افزایش تعداد نوکیشان مسیحی و گسترش شبکه کلیساهای خانگی تعدادی از پیشروان دینی آن‌ها بازداشت شده و به حبس‌های طولانی محکوم شده‌اند.
از آن جمله می‌توان به کشیش یوسف ندرخانی اشاره کرد که بیش از سه سال به جرم ارتداد زندانی بود یا سعید عابدینی کشیش آمریکایی ایرانی تبار که به جرم تهدید امنیت ملی به هشت سال زندان محکوم شده است.

بررسی آخرین اخبار جامعه مسیحیان ایران


بررسی آخرین اخبار جامعه مسیحیان ایران در زمستان نود و یک و در آستانه سال نو خورشیدی


ebrahimfirouziandBehnamsmall
همچنان در تهران بزرگ عده ای به بهانه کریسمس تعقیب می شوند. یک نوکیش مسیحی به نام "ابراهیم فیروزی" اهل رباط کریم، به همین دلیل برای بار دوم بازداشت شده است.

سال نود و یک خورشیدی آخرین نفسهای خود را کشید رفت و بوی بهار در شهرها و روستاهای کشور عزیزمان ایران پیچیده است. جامعه مسیحی ایران نیز همراه با هموطنان خود مشغول برگزاری  نوروز جشن ملی بزرگ ایرانیان  هستند . متاسفانه سالی که پشت سر گذاشتیم  پر از ناملایمات گوناگون و به ویژه سختیهای اقتصادی بود که نگذاشت آب خوش از گلوی ملت پائین برود.
اما برای جامعه مسیحی ایران علاوه بر همه مشکلات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی گریبانگیر همه ملت، همچنان فشارها از سوی حکومت ادامه داشت. هرچند اخبار بد اقتصادی و ناکامیهای مادی مردم در زمستان پر تلاطم نود و یک در صدر اخبار داخلی قرار داشت، ولی همچنان در زیر پوست شهرهای کشورمان مسیحیان با چالشهای مضاعفی روبرو بودند:
در تهران
پستور "فرشید فتحی" از رهبران کلیساهای خانگی که در موج دستگیریهای دسته جمعی کریسمس 2011 در تاریخ 5 دی ماه 1389 بازداشت شده بود، از آن تاریخ بدون هرگونه مرخصی همچنان  در زندان  اوین تهران به سر می برد. او چهارمین  زمستان سخت  خود را در حالی سپری می کند که خانواده اش آواره شده اند. شش سال محکومیت قطعی را در دست دارد و باید حداقل دو زمستان دیگر را در زندان سپری کند.
در ابتدای زمستان معلوم شد که یک کشیش ایرانی - آمریکائی در تهران تحت بازداشت است. خبرگزاریهای خارجی نام او را  "سعید عابدینی" گزارش کردند. در این گزارشات همسر آقای عابدینی  شرح داد  که او برای دیدن اقوامش به ایران رفته بود و دراواخر تابستان 91 وقتی که از ترکیه به ایران مراجعت می کرد تا به آمریکا برگردد، توسط ماموران جمهوری اسلامی دستگیر شد. وی همچنین از وضعیت  نا مساعد فعلی سعید در زندان اوین صحبت کرد.
وکیل سعید عابدینی در ایران بعدا  اعلام کرد که جلسه‌ی رسیدگی به اتهامات سعید موکلش صبح روز دوشنبه 2 بهمن در شعبه‌ی 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به صورت کاملا قانونی برگزار شد. همان وکیل کمی بعد  گفت که روز یکشنبه 8 بهمن  1391 برابر (27 ژانویه 2013) به شعبه 26 دادگاه انقلاب احضار شده است و حکم هشت سال زندان موکلش به او ابلاغ گردیده. این پرونده اکنون در مرحله دادگاه تجدید نظر است.
هفتم دی ماه هزار و سیصد و نود و یک پنجاه نفر از مسیحیان که در خانه ای واقع در  شمال شهر تهران گرد آمده بودند و مشغول نیایشهای متداول مسیحی و خواندن سرودهای ویژه کریسمس بودند،  توسط ماموران لباس شخصی دستگیر شدند. آنها در همان محل مورد بازجوئی کتبی قرار گرفتند. از این میان فقط کشیش " ورویر آوانسیان" بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. بقیه با اخذ تعهد آزاد گردیدند.  این کشیش ارمنی تبار در حالی بازداشت شد که  به شدت مریض بود. کشیش آوانسیان به مدت 2 هفته  در زندان اوین تحت بازداشت بود. وی عاقبت در روز 21 دی ماه 1391 ( 10 ژانویه 2013 ) با ضمانت سنگین وثیقه ملکی به طور موقت تا زمان رسیدگی به اتهاماتش در دادگاه، از بازداشت رها شد.
چند خبر دستگیری دیگر در روزهای زمستان شایع شد که مطابق آن ادعا می شد افراد دیگری در آن رابطه دستگیر شده اند. اما این اخبار از سوی منابع موثق تائید نشدند. در روزهای آخر سال بود که شایع شد «ابراهیم فیروزی» 28 ساله از نوکیشان مسیحی که برای چند روز ناپدید شده بود و خانواده و دوستان وی هیچ اطلاعی از وضعیت او نداشتند، بازداشت شده است. گفته شد که او در هنگام مراجعه به محل کارش توسط تعدادی از افراد لباس شخصی در خیابان بازداشت شده است.
آژانس خبری مسیحیان ایران بعد اعلام کرد که  «ابراهیم فیروزی» در واپسین روزهای سال یعنی روز پنجشنبه 17 اسفند ماه 1391 برابر با ( 7 مارچ 2013) توسط تعدادی از ماموران لباس شخصی‌ بازداشت شده است. منابع مسیحی پایتخت موضوع بازداشت ابراهیم را که ساکن شهرستان رباط کریم در (بیست كیلومتری جنوب غربی تهران) می‌باشد، تائید کردند. آنها گفتند که در مراجعات پدر نامبرده به دستگاه قضائی و امنیتی ، ماموران به ایشان گفته اند که پسرش در رابطه با ماجرای دستگیری هفتم دی ماه بازداشت شده است.
ابراهیم فیروزی قبلا یک بار در موج دستگیریهای دسته جمعی کریسمس 2011 در تاریخ 21 دی ماه سال 1389 بازداشت شده، 10 ماه در بازداشت مانده بود. او در آن زمان به اتهام فعالیتهای تبلیغی علیه نظام ، تبلیغ مسیحیت و اقدام علیه امنیت ملی به 10 ماه زندان محکوم شده بود. همچنین حکم سه سال زندان تعلیقی هم برایش داده شد.
مهندس "مهرداد سجادی" از مشایخ و اعضای برجسته کلیسای  عمانوئیل تهران از 4 خرداد ماه در اسارت به سر می برد. او که اولین زمستان خود را در زندان سپری کرد در تارخ فوق همراه با همسرش فروغ دشتیان پور بازداشت شد. چند هفته بعد اعلام گردید خانم دشتیان پور با وثیقه مالی به طور موقت آزاد شده است. مهرداد سجادی تا کنون 10 ماه است که بدون تفهیم اتهام مشخصی  در بازداشت به سر می برد.
چند گزارش نیز از بازداشتهای دسته جمعی دیگر طی زمستان گذشته در تهران  وجود دارد که هنوز به دلایل امنیتی رسانه ای نشده اند. احضار به مراکز امنیتی  و تعقیب نوکیشان مسیحی همچون سراسر سال در زمستان ادامه داشت.
در شیراز
همچنان بعد از گذشت  410 روز از بازداشت نوکیشان مسیحی به اسامی همایون شکوهی، وحید هکانی ، مجتبی علاء الدین حسین و کوروش پرتوئی در شیراز، آنها نه آزاد و نه به طور رسمی محاکمه شده اند. آنها در حمله 19 بهمن 1390  ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در شیراز  بازداشت شدند. در شب حادثه تعداد 20 نفر از ایمانداران مسیحی در این مکان  برای خواندن کتاب مقدس و برگزاری مراسم دعا و پرستش گرد آمده بودند. 13 نفر از آنها با اخذ مشخصات کامل و فرمهای اطلاعاتی همان شب آزاد شدند. ولی 7 نفر به بازداشتگاه و زندان منتقل شدند. سه نفر آنها به توالی آزاد شدند. این چهار فر دومین زمستان طولانی خود را در زندان عادل آباد شیراز سپری کردند. مطابق گزارشات رسیده بارها  آنها تحت فشار بوده اند  که دست از مسیحیت بردارند و به آئین اسلام برگردند.
خبر بازداشتهای دسته جمعی در استان  فارس برای نخستین بار روز 22 مهرماه 1391 توسط  رسانه های مسیحی ایران منتشر شد. رسانه های مسیحی فارسی زبان در گزارشهای جداگانه ابتدا از دستگیری سی تن از اعضای کلیساهای خانگی شیراز  خبر دادند.با توجه به تهدیدات مکر برای خانواده های این زندانیان از سوی نیروهای امنیتی هنوز لیست اسامی این افراد به طور رسمی منتشر نشده است و از نحوه آزادی آنها خبرهای تائید شده در دست نیست. ولی اخبار موثق حاکی از آزادی موقت تعداد زیادی از آنها در قبال وثیقه های سنگین  در طی زمستان 1391 می باشد. احضار و بازجوئی خانواده ها و وابستگان این افراد از یک سو و رفت و آمد آنها به دادگاه و زندان و مراکز امنیتی از سوی دیگر، در تمام طول زمستان گذشته ادامه داشت.
مسیحیان غیر تثلیثی
خبر بازداشت 7 تن از پیروان مسیحیان غیر تثلیثی در روز 24 مهر ماه   در شهر شیراز مر کز استان فارس (جنوب ایران)  توسط رسانه های مسیحی منتشر شد. این افراد وابسته به گروهی موسوم به "کلیسای ایران"  بودند که از آنان بعنوان دگراندیشان مذهبی ( غیرتثلیثی) نام برده می شود، آنها در حین شرکت در جلسه خانگی توسط ماموران امنیتی  روز 21 مهرماه (12 اکتبر 2012) در شیراز بازداشت شدند. دو نفر این افراد در پائیز آزاد شدند.
به نقل از "سازمان همبستگی جهانی مسیحیان"، پنج نفر دیگر آنان قرار بود در طی روزهای پایانی زمستان  در شیراز  محاکمه  شوند ولی تا کنون خبری از برگزاری این دادگاه و نتایج آن وجود ندارد. عاقبت خبر رسید که 3 تن دیگر از آن افراد  در روز 29 اسفند پس از 5 ماه  به طور موقت و با قید وثیقه آزاد شدند. خبرگزاریها نام این افراد را  آقایان، " سروش سرایی، محمد روغنگیر و مسعود رضایی" ذکر کرده اند.
از این گروه دگر اندیش همچنین آقای بهنام ایرانی از سال 1390  در زندان است و مقامات دادگاه اسلامی مدعی هستند که او علاوه بر محکومیت فعلی باید برای محکومیت زندان  تعلیقی  قبلی خود نیز در زندان بماند. گزارشها وضع جسمانی او را نامساعد نشان می دهند. او دومین زمستان خود را در زندان سپری کرد.
با توجه به نزدیک شدن به ایام عید قیام مسیح انتظار می رود که سخت گیریهای بیشتری در روزهای آغازین بهار در مورد جامعه مسیحیان ایران اعمال شود. مسیحیان ایران می گویند  با هر سختی بود زمستان سپری شد. آنها  به انتظار برآمدن هرچه سریعتر  آفتاب نوروزی و سالی به دور از جفا و تبعیض هستند.  سالی آزاد برای مسیحیان ایران و همه اقلیتهای مذهبی همچون بهائیان ، جامعه دراویش ، کلیمیان و اهل سنت.