Friday, November 20, 2015

مزامیر فصل ۲۳ خداوند شبان من است

مزامیر فصل ۲۳

خداوند شبان من است
۱ خداوند شبان من است ؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود. ۲ در مرتع‌های سبز مرا می‌خواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری می‌کند. ۳ جان مرا بر می‌گرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم می‌نماید. ۴ چون در وادی سایة موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی ؛ عصا و چوب دستی تو مرا تسلی خواهد داد. ۵ سفره‌ای برای من به حضور دشمنانم می‌گسترانی. سر مرا به روغن تدهین کرده‌ای و کاسه‌ام لبریز شده است. ۶ هرآینه نیکویی و رحمت تمام ایام عمرم در پی من خواهد بود و در خانة خداوند ساکن خواهم بود تا ابدالآباد.