Wednesday, April 3, 2013

پناهندگی یک خبرنگار ورزشی پس از آزادی موقت از زندان اوین


روزنامه‌نگار و مفسر .ورزشی پس از صدور قرار تامین و آزادی موقت از زندان اوین، از ایران خارج شده و درخواست پناهندگی کرده است
 به نقل از رادیو صدای آلمان، مسیب سروندی خبرنگار ورزشی به عنوان کارشناس با برنامه ورزش از نگاه ۲ و شبکه جام جم همکاری می‌کرد. سروندی همچنین مجری رادیو جوان بود. معاونت سردبیری روزنامه هدف و دبیر سرویس ورزشی سایت موج، در سوابق او دیده می‌شود.
سروندی که همراه تیم‌های ورزشی ایران به عنوان خبرنگار به کشورهای مختلف اعزام شده، طی یک و نیم سال گذشته در شبکه فیزیک TV که از امارات پخش می‌شود، به عنوان تهیه کننده و مجری فعالیت می‌کرد.
او با اشاره به دوران حبس در زندان اوین و سپس خروجش از ایران می‌گوید اجرای برنامه او در یک شبکه ماهواره‌ای، ابعادی کاملن ورزشی داشت. مسیب سروندی با توجه به قوانین روادید، ناگزیر بوده دو ماه در امارات به سر ببرد و یک ماه در ایران. اما مجریگری در آن شبکه و همچنین رفت و آمد مکرر بین تهران و دبی، باعث ایجاد شائبه جاسوسی شد که به اعتقاد او "کاملن غلط و غیر منطقی است."
اتهام جاسوسی به خبرنگار ورزشی
سروندی درباره ماجرای بازداشت خود گفت که اواخر آذر ۱۳۹۱ با حضور ماموران وزارت اطلاعات در منزل‌ دستگیر شده و اسناد رسمی پیرامون این ماجرا را تسلیم مقامات کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل کرده است.
سروندی در مصاحبه اختصاصی با دویچه وله افزود: «تا یک هفته حتی به خانواده‌ام نیز خبر ندادند که در کدام زندان یا بازداشتگاه هستم و اصلن ماجرا از چه قرار است. در انفرادی زندان اوین بودم و توسط افراد مختلف بازجویی شدم. وقتی مرا برای صدور حکم نزد قاضی بردند، خواهر و برادر یک مدیر شبکه تلویزیونی دیگر هم بودند که با وثیقه ۵۰۰ میلیونی آزاد شدند. می‌گفتند پدرشان همچنان زندانی است. متاسفانه این رویه غیر انسانی رایج شده که برای تحت فشار قرار دادن خبرنگاران، خانواده‌هایشان را آزار می‌دهند.»
سروندی تاکید کرد: «در آن روزهای پر عذاب، هربار یک موضوع جدید را به جرم‌های مرتکب نشده‌ام، اضافه می‌کردند که اگر بخواهم به دو مورد اصلی از اتهامات اشاره کنم، اول گفتند فساد اخلاقی را ترویج کرده‌ام و سپس متهم به جاسوسی شدم و اصرار بر اینکه با چه کسانی در ارتباط هستم.»
سروندی در باره واکنش ورزشکاران که با وی سال‌ها در ارتباط بوده‌اند، گفت: «خانواده‌ام که به من دسترسی نداشتند به همین ورزشکاران متوسل شدند. خوشبختانه در آن روزها ورزشکاران بزرگی مانند حمید سوریان، مجید خدایی، حسن رنگرز و چند چهره دیگر در دادسرای شهید مقدس اوین حاضر شدند تا وساطت کنند. حضورشان بسیار موثر بود و قاضی پرونده با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی دستور آزادی موقت را صادر کرد.»
خروج غیر قانونی از ایران
این گزارشگر ورزشی گفت که ورزشکاران یاد شده به هیچ وجه در جریان مفاد پرونده نبودند. به گفته وی این قهرمانان فارغ از این‌که موضوع و موارد اتهام چیست، برای هر خبرنگار دیگری هم که به مشکل می‌افتاد، پا پیش می‌گذاشتند. وی افزود: «از آنها سپاسگزارم که اگر نبودند، من حالا همچنان در اوین بودم.»
سروندی درباره روزهای پس از آزادی تصریح کرد که دیگر به امارات بازنگشته و ناگزیر فقط منتظر برگزاری دادگاه بوده. با این تصور که به زعم او مراجع قضایی و امنیتی، به اشتباه خود درباره بی‌اساس بودن اتهام جاسوسی پی برده‌اند.
اما در عمل، اتفاق دیگری رخ داد: «دوم اسفند نامه آمد و خواستند به دادسرای اوین مراجعه کنم. به محض حضور، مجددن بازداشت شدم. گفتند با خانه تماس بگیرم تا گذرنامه‌ام را بیاورند. فردای همان روز آزاد شدم. این ماجرا همزمان بود با دستگیری گروهی از خبرنگاران که در داخل ایران فعالیت می‌کردند و هیچ جرمی هم مرتکب نشده بودند.»
او با اشاره به دریافت احضاریه ۲۵ اسفند برای حضور در دادسرای اوین، درباره چگونگی خروجش از ایران به دویچه وله فارسی گفت: «حکم رسمی ممنوع‌الخروجی را دریافت کرده بودم اما تفاوتی هم نداشت. چون گذرنامه نداشتم که بخواهم از کشور خارج شوم. وقتی دیدم سوابق مشخص من در صداوسیما و رسانه‌های مکتوب باعث خلاصی من نخواهد شد و حتی پادرمیانی مطرح‌ترین چهره‌های ورزشی نیز بی‌فایده است، به صورت غیر قانونی از ایران خارج شدم.»

درخواست مسیحیان خاورمیانه از پاپ فرانسیس


.هبر جامعه ارمنیان کاتولیک در مصر از پاپ فرانسوا خواست در جهت صلح پایدار در جهان و به ویژه خاورمیانه ، جایی که عیسی مسیح در آن به دنیا آمد و رشد کرد، گام بردارد.
مسیحیان خاورمیانه از پاپ فرانسوا می خواهند برای حاکم شدن صلح پایدار در این منطقه تلاش کند.
 شبکه خبری یورونیوز خبر داد ، رهبر جامعه ارمنیان کاتولیک در مصر از پاپ فرانسوا خواست در جهت صلح پایدار در جهان و به ویژه خاورمیانه ، جایی که عیسی مسیح در آن به دنیا آمد و رشد کرد، گام بردارد.
این منطقه آموزه های مسیح را به جهان عرضه کرد.
در سال دوهزار و شش، اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم در مورد اسلام جنجال به پا کرد و روابط مسلمانان و مسیحیان را با مشکلات بسیاری رو به رو کرد.
پاپ فرانسوا چالش های بسیاری پیش رو دارد که از آن میان می توان به گفتگو و مذاکره میان مسلمانان و مسیحیان و همزیستی مسالمت آمیز میان آنان اشاره کرد.
پاپ باید تنش های موجود میان مسلمانان و مسیحیان را در منطقه ای که مهد ظهور سه مذهب  است، از بین ببرد و آرامش را حاکم سازد.

ازآینکه ویتامین F من هستی خیلی خوشحالم


چرا مجموعه ای از دوستان متفاوت را دارم ؟

چگونه می شود که با تمامی آنها ارتباط داشته باشم ؟
باور دارم که هریک کمک می کنند تا یک بخش از شخصیت من نمایان گردد .
 
* وقتی با یکی از آنها هستم بسیار آدم مودبی جلوه می کنم.
* با دیگری دوست دارم جوک بگویم.
* با یکی از آنان راجع به موضوعات مهم تبادل نظر می کنم.
* با دیگری راجع به هر چیز ساده ای می خندیم.
* با مجموعه ای دیگر در کافی شاپ می نشینم و قهوه و کیک می خورم .
* با تعدادی دیگر در مهمانی های خانوادگی شادمانه می رقصم.
* به مشکلات یک دوست گوش داده ، نظرات مشورتی  می دهم.
*به نظرات دیگری که مرا موعظه میکند گوش فرامیدهم.
* به تعدادی ازین دوستان ایمیل می زنم و شاید هر چند ماه یکبار همیدیگر را ببینیم و همینطور با هم تبادل نظر میکنیم .
* برا
ی چند نفر ایمیل میزنم و همیشه هم بیادشون هستم ولی اونا هیچوقت جواب نمیدن و بعضیهاشون کم جواب میدن .
* با بعضی از آنان به مسافرت رفته و با گرفتن عکس و فیلم لحظات خوش مشترک را جاودانه می کنم.
 
بدین سان است که جعبه گنج من شکل گرفته، جعبه ای کامل از دوستان متفاوت.
آنها دوستانی هستند که مرا بهتر از خودم درک می کنند. در روزهای خوب و بد یاری می رسانند.
انها مانند قرص های ضد افسردگی هستند که هر یک را در روزی متفاوت مصرف می کنم.
پزشکانی که سال ها برای کشف راز طول عمر به تحقیق پرداخته اند معتقدند وجود دوستان (مولتی ویتامین F ) برای استمرار سلامتی یک الزام است .
 
تحقیقات نشان دهنده این واقعیت است که افراد اجتماعی ریسک افسردگی و سکته قلبی را تا 50 در کاهش داده و ظاهرشان تا سی سال جوانتر را نشان میدهد.
من از اینکه چنین مخزنی از ویتامین های F  را در اختیار دارم خرسندم.
برای دوستانمان ارزش قائل شده و همواره تماسمان را با آنها حفظ نمائیم.
 
 
 
ازآینکه ویتامین F  من هستی خیلی خوشحالم

او فقط لبخند میزند و میگوید : تو فقط پا بزن...


تـو فقـط پـا بـزن ...
من در ابتدا خداوند را یک ناظر ، مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم، شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...!

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند...
نمیدانم چه زمانی بود که خدا به من پیشنهاد داد جایمان را عوض کنیم...
از آن موقع زندگی ام بسیار فرق کرد ، زندگی ام با نیروی افزوده شده او خیلی بهتر شد ، وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را میدانستم و تقریبا برایم خسته کننده بود ولی تکراری و قابل پیش بینی و معمولا فاصله ها را از کوتاهترین مسیر میرفتم...اما وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت ، او بلد بود...
از میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت 
« تو فقط پا بزن »من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ »
او فقط خندید و جواب نداد و من کم کم به او اطمینان کردم !وقتی میگفتم : « میترسم » ، او به عقب بر میگشت و دستم را میگرفت و میفشرد و من آرام میشدم ...او مرا نزد مردم میبرد و آنها نیاز مرا به صورت هدیه میدادند و این سفر ما ، یعنی من و خدا ادامه داشت تا از آن مردم دور شدیم ...خدا گفت : هدیه را به کسانی دیگر بده و آنها بار اضافی سفر زندگی است و وزنشان خیلی زیاد است ، بنابراین من بار دیگر هدیهها را به مردمانی دیگر بخشیدم و فهمیدم
« دریافت هدیه ها بخاطر بخشیدن های قبلی من بوده است »
و با این وجود بار ما در سفر سبکتر است ...من در ابتدا در کنترل زندگی ام به خدا اعتماد نکردم ، فکر میکردم او زندگی ام را متلاشی میکند ، اما او
اسرار دوچرخه سواری « زندگی » را به من نشان داد
خدا میدانست چگونه از راههای باریک مرا رد کند و از جاهای پر از سنگلاخ به جاهای تمیز ببرد و برای عبور از معبرهای ترسناک ، پرواز کند...
 و من دارم یاد میگیرم که ساکت باشم و در عجیبترین جاها فقط پا بزنم ...
من دارم ازدیدن مناظر و برخورد نسیم خنک به صورتم در کنار همراه دائمی خود « خدا » لذت میبرم و من هر وقتی نمیتوانم از موانع بگذرم ...
 او فقط لبخند میزند و میگوید : تو فقط پا بزن...
...