Thursday, June 26, 2014

چه رفتاری را ترجیح می‌دهید؟


چندی پیش دوستی در صحبت‌های خود  تعریف می‌کرد که چگونه اشخاصی که موردِ اعتماد او بودند در یک امور بازرگانی به او ضررِ فراوان رساندند. او می‌پرسیدْ چرا بعضی‌ها فقط به فکر منافع خود هستند و از دیگران برای پیشبرد مقاصد خودْ سوء استفاده می‌نمایند. به ایشان یادآور شدم که یکی از اثراتِ گناهِ جدِ ما آدم و حوّا در نسلِ بشر، خودخواهی و  خودمحوری است.  ببینید تعدادی از اشخاص مشهور چه گفته‌اند: کُنفیوشس:‌ «آنچه که دوست نداری به سرت بیاید، به دیگران مکن.»؛ نیکوکلس، امپراطور یونان:‌ «آنچه که تو را عصبانی و خشمگین می‌کند به دیگران مکن.»؛ اپیکتوس، فیلسوفِ یونانی: «آن عذابی که سعی می‌کنی گرفتارش نشوی، به دیگران وارد مکن.»؛ هیلل، خاخانِ یهودی: «آنچه که از آن متنفری به دیگران مکن.»؛ یک ارزیابی سریع از این گفته‌ها نشان می‌دهد که همة آنها از زاویة منفی و خودخواهانه بیان شده‌اند. نه فقط محبتی در این گفته‌ها دیده نمی‌شود، بلکه فقط نفعِ شخصی مد نظر است. شما هم حتماً شنیده‌اید که گفته‌اند همانطور که باشما رفتار کردند، با آنها رفتار کنید. اگر با شما خوب بودند، شما هم با آنها خوب باشید. اگر با شما بدرفتاری کردند، شما هم کوتاه نیائید تا فکر نکنند ضعیف هستید. حالا نگاه کنیم به گفتة عیسی مسیح در این مورد: «۱۲با دیگران همان‌طور رفتار كنید كه می‌خواهید آنها با شما رفتار كنند. این است خلاصة تورات و نوشته‌های انبیا.»(متی ۱۲:۷)عیسی مسیح به پیروانِ خود می‌گوید منتظر نباشید تا دیگران آنچه را دوست دارید برایتان انجام بدهند، بلکه پیش‌قدم شوید و اول خودتان آنطور رفتار نمائيد؛ همانطور که ترجیح می‌دهید دربارة شما سخن بگویند، دربارة آنها سخن بگوئید؛ همانطور که دوست دارید دربارة‌ شما فکر کنند، دربارة دیگران فکر کنید. ولی چگونه می‌توان چنین بود؟ واقعیت این است که به خاطر حضورِ گناهْ، چنین قدرتی  در ما وجود ندارد. فقط و فقط زمانی که با ایمان به عیسی مسیحْ روحِ‌ مقدس خدا در من و شما قرار می‌گیرد قادر خواهیم بود آنچه عیسی مسیح به ما می‌گوید انجام دهیم. باشد تا شما دوست عزیز به عیسی مسیح برای دریافتِ تحولِ درونی و حیاتِ جاودان ایمانِ قلبی بیآورید.

Thursday, June 19, 2014

آیا شما حیات جاودانی دارید؟



 آیا شما حیات جاودانی دارید؟

 
کتابمقدس به وضوح نشان می دهد که چگونه میتوان حیات جاودانی را یافت. نخست، ما باید این حقیقت را بپذیریم که بر ضّد خدا گناه کرده ایم: "زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصِر می باشند" (رومیان 23:3). همۀ ما مرتکب اعمالی شده ایم که نه فقط خدا را خشنود نساخته، بلکه ما را لایق مجازات نموده اند. از آنجا که همۀ گناهان ما به ضّد خدای ابدی صورت گرفته اند، ما شایستۀ مجازات ابدی هستیم. "مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح" (رومیان 23:6).

اما عیسی مسیح، آن پسر ابدی خدا که بدون گناه بود (اول پطرس 22:1)، انسان شد (یوحنا 14:1)، و مُرد تا جریمۀ گناهان ما را بپردازد. "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد" (رومیان 8:5). عیسی مسیح بر روی صلیب جان داد (یوحنا 19 :31- 42)، و مُجازاتی را که ما مُستحّق آن بودیم بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). پس از سه روز، او از مُردگان برخاست (دوم قرنتیان 15: 1-4) و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود. "بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده" (اول پطرس 3:1).

با ایمان، ما می بایستی از گناه خود توبه کرده، به مسیح روی آوریم تا نجات یابیم (اعمال 3 : 29). اگر ما به او ایمان آوریم و مطمئن باشیم که مرگ او بر صلیب تاوان گناهان ما را پرداخت نموده است، او گناهان ما را می بخشد و به ما وعده میدهد که حیات جاودان خواهیم داشت. "زیرا خدا اینقدر جهان را محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد"(یوحنا 3 : 16). "زیرا اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی، و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مُردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت" (رومیان 9:10). تنها طریق حقیقی برای دریافت حیات جاودان ایمان به کار بی نقصی است که مسیح بر روی صلیب انجام داد. "زیرا که محض فیض نجات یافته اید و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست. و نه از اعمال، تاهیچکس فخر نکند" (افسسیان 2: 8-9).

اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید دریافت میشود. این دعا راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدائی که راه نجات را برای شما تدارک دید. "خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."

Sunday, June 8, 2014

در وصف پدر

در وصف  پدر

یکی از دروسِ موردِ علاقة من در دورانِ جوانیم همانا تاریخ بود که البته هنوز هم هست. بسیار مناسب است که گذشته مرور شود تا هم از آن بیاموزیم و هم اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. در کتاب‌مقدس می‌خوانیم که خداوند برای حضرتِ موسی یوشع را به عنوانِ جانشین انتخاب می‌نماید. یوشع در خاتمة خدمتش با هدایتِ روحِ خدا به قومِ خدا چنین می‌گوید: ۱۴«... از خداوند بترسید و با اخلاص و وفاداری او را خدمت و پرستش کنید ... ۱۵اگر نمی‌‌خواهید خداوند را پرستش کنید، هم اکنون تصمیم بگیرید که چه کسی را پرستش خواهید کرد ... امّا من و خانواده‌ام خداوند را پرستش خواهیم نمود.»(یوشع۱۵-۱۴:۲۴) متأسفانه تمامی قوم با یوشع همراه نشدند و همانند او تصمیم نگرفتند و ما نتایجِ بد این نااطاعتی را در دوران تاریخ قومِ‌ یهود می‌بینیم. نکتة بسیار جالبی که در گفتة یوشعِ نبی قرار دارد که می‌تواند برای پدرها، به عنوانِ‌ رهبرِ‌ روحانی خانواده آموزنده باشد، این است که همانند یوشع برای خانوادة خود تصمیم بگیریم که خداوند را پرستش نمائیم. پرستشی که شاملِ ترسِ‌ توأم با احترام به خداوند و خدمتِ‌ صادقانه و وفادار به اوست. شما چطور دوست عزیز؟ آیا به عنوانِ پدرِ خانوادهْ رهبریتِ روحانی خانواده را در دست داشته خدای واحدِ کتاب‌مقدس را پرستش می‌نمائید؟ یا اجازه داده‌اید که بت‌های دورانِ حاضر همانند ثروت،‌ شغل،  لذاتِ‌ زندگی یا از چنینْ جای مرکزی و پرستش را در زندگی شما داشته باشند؟ چالشی که در کلامِ خدا از خادمِ وفادارِ خدا، یوشع داریم این است که باید هم‌اکنون، هر روزه تصمیم بگیریم چه کسی را پرستش خواهیم کرد. قبل از اینکه بتوانیم فرزندان خود را طبق کلامِ خدا که می‌فرماید: «۴ و  شما ای پدران، فرزندان خود را خشمگین نسازید بلكه آنان را با آموزش و پرورش مسیحی تربیت كنید.» (افسسیان ۴:۶) بزرگ نمائیم، باید خود ما اول با خدای زنده ملاقاتِ‌ شخصی داشته تا از آنچه که او از طریقِ‌کلامش به ما تعلیم می‌دهد استفاده نموده و فرزندانمان را با آموزش و پرورشِ مسیحی تربیت نمائیم. دوست عزیز اجازه ندهید فامیل، دوستان یا شخصِ‌ دیگری برای آیندة شما و خانوادة شما تصمیم‌گیری نمایند. باشد تا شما هم با کمکِ‌ او به عیسی مسیح به عنوان خداوند و نجات‌دهندة خود ایمانِ قلبی بیآورید. 

در وصف مادر


در وصف  مادر

مخترع معروف تاماس ادیسون گفت: «من مادرم را مدت زیادی نداشتم ولی اگر ایمان و تشویق او در آن زمان‌های حساس نبود من هیچوقت یک مخترع نمی‌شدم.» از اینکه مادر در زندگی هر یک از ما نقشِ بسیار مهمی را ایفا می‌نماید شکی نیست و  قدردانی از مادر را امری لازم می‌نماید. در کلامِ خدا می‌خوانیم که: «۱ زن دانا خانة خود را آباد می‌کند ...»(امثال سلیمان ۱:۱۴) مادرانی که با فداکاری خانه را آباد نموده و با خداترسی زندگی می‌کنند قابلِ تمجید هستند و ما بسیاری از چنین داریم. در بارة چنین مادرانی کلامِ خدا می‌گوید: «۲۸ فرزندانش از او راضی هستند و شوهرش او را ستایش می‌کند و می‌گوید: ۲۹«تو بر همة زنان خوب و صالح برتری داری.»۳۰جمال و زیبایی فریبنده و ناپایدار است، امّا زنی که از خداوند می‌‌ترسد، قابل تحسین است.«(امثال سلیمان ۳۰-۲۸:۳۱) چگونه از مادر قدردانی کنیم؟ در اکثرِ مسابقه‌های فوتبالِ دانشگاهی که در تلویزیون مشاهده می‌شود وقتی دوربین بر بازیکنی متمرکز می‌شود، سلام و درودِ محبتانه‌‌ به مادر شنیده می‌شود. یکی از بهترین نحوه‌های تشکر و قدردانی همین به زبان آوردن دوستت دارم است تا او بشنود. مادرها آرزوی درآغوش‌کشیده‌شدنْ توسط فرزندان را دارند. چرا آنها را از این خواسته محروم کنیم؟ چه خوب است که او را صبورانه، با ملاحظه، سخاوتمندانه و با احترام محبّت کنیم. در بارة پنجمین فرمان از ده فرمان کلامِ‌ خدا می‌گوید: «۲ اولین حكمی كه با وعده همراه بود این است: «پدر و مادر خود را احترام کن.» و وعدة آن این بود: ۳«تا كامیاب گردی و عمرت در زمین طولانی شود.»(افسسیان ۳-۲:۶) یکی از مسئولیت‌های مهم مادر، پرورشِ فرزندان در ایمان است. در کلامِ خدا پولس رسول دربارة شاگردش تیموتاؤس می‌گوید: «۵ ایمان بی‌ریای تو را به‌خاطر می‌آورم، یعنی همان ایمانی که نخست مادر بزرگ تو «لوییس» و مادرت «افنیكی» داشت و اكنون مطمئن هستم كه در تو هم هست.«(دوم تیموتاوس ۵:۱) چطور یک مادر می‌تواند ایمانِ واقعی به خدای واقعی را به فرزندان خود تعلیم دهد مگر آنکه خود با خدای کتاب‌مقدس که توسطِ عیسی مسیح شناسائی شده ملاقاتِ شخصی داشته باشد. باشد تا شما مادر گرامی با ایمان به عیسی مسیح به عنوان خداوند و نجات‌دهنده خود، خدای زنده را ملاقات نمائید.

Thursday, June 5, 2014

رحمتِ غیرعادی؟

رحمتِ غیرعادی؟

 آیا تا حالا به این گفتة عیسی مسیح توجه کرده‌اید که می‌گوید: «۱۷من آمده‌ام تا خطاکاران را دعوت نمایم، نه پرهیزکاران را.»(انجیل مرقس ۱۷:۲) چه در فکر خدا بود وقتی این نقشه را برنامه‌ریزی می‌نمود؟ ما هیچوقت به طورِ کامل جزئیاتِ تفکر او پی نخواهیم برد. ولی به عجیب‌بودن این ایده فکر کنید که خدای نیکو و مقدس کسانی را که سعی بر این دارند که خود را با انجامِ اعمالِ مذهبی پاک و تمیز کنند رد کند تا فیض خود را به کسانی که در این نوع تلاش‌ها نیستند نشان دهد. تفکر کنید به اسرارِ الهی در این مورد که خدائی که نسلِ بشری را که با آگاهی کامل می‌دانست سرکش شده به دنبال گناه خواهند رفت، خلق نماید تا اینکه خودش برای نجاتِ آنان دست به کار شود! ما نمی‌توانیم بطورِ کامل دلایلِ پشت‌پردة این خلقتِ عجیب را درک کنیم. قرن‌هاست که فلاسفه‌های بهت‌زده در بارة اسرارِ وجود شرارت در فکر و تأمق هستند، ولی جوابی که ارضاء کننده باشد بدست نیاورده‌اند. ولی مشاورة بین سه شخصیتِ‌ تثلیثِ اقدس را قبل از آفرینش جهان مجسم نمائید. ما می‌دانیم که خدا ما را طوری خلق نمود که قادر به شناسائی خودش به ما باشیم. سئوال اینجاست که او چگونه خودشناسائی خواهد نمود؟ در یک دنیای کامل و بی‌عیب و نقص، این امکان وجود داشت که او قدرتِ خود را، پاکی خود را، حکمتِ خود را – تمامِ خصوصیاتِ خود را به نمایش بگذارد، بغییر از یکی، رحمت. چگونه خدای رحیم را می‌توان در یک دنیای کامل شناخت؟ این امکان‌پذیر نیست. پس آنچه کامل نیست باید می‌آمد.
خدا مایل است که در رحمتش، آنهم رحمتِ خارج از معمول و غیرِقابلِ درکش  شناخته شود. رحمتی که مغزِ انسان را گرفتار می‌کند. رحمت از نوعی که جدائی بسیار عظیمی را می‌پوشاند که آنانی که به آن رحمت پی‌می‌برند قدردانانه بر خاک افتاده او را پرستش خواهند نمود. آیا شما با این رحمتِ الهی آشنائی دارید؟ بیائید با هم بر سر سفرة باجگیران و گناهکاران بنشینیم و از عیسی مسیح رحمت بیابیم. اشکال ندارد اگر  مذهبیون اعتراض می‌کنند. ما در حال شناختِ بیشترِ فکرهای خدا هستیم.  باشد تا شما دوست عزیز با ایمانِ قلبی به عیسی مسیح با خدای زنده آشنا شوید

Tuesday, June 3, 2014

زندگی ارزشمند


زندگی ارزشمند

یکی از جملاتی که تأثیرِ عمیقی در زندگی من گذاشتهْ گفتة فیلسوفِ معروف سقراط است که ترجمه‌اش چنین است: «زندگیِ بدونِ ارزیابی، ارزشِ زندگی‌کردن را ندارد.» به راستی ارزش‌های زندگی شما چیست؟ شما با چه معیارهائی زندگی خود را ارزیابی می‌کنید؟ چه مواردی برای شما مهم هستند و حاضرید تا نهایت بر آنها بیایستید؟ گفتة زیبای دیگری که اخیرا خواندم این است: «تنها زندگی‌ائي که ارزش داردْ آن است که خرج دارد.» این گفته‌هاْ گفتة عیسی مسیح خداوند را بیاد من می‌آورد: «۳۴ ... اگر کسی بخواهد از من پیروی کند، باید خود را فراموش کرده، صلیب خود را بردارد و به دنبال من بیاید.» (مرقس ۳۴:۸)هستند کسانی که ادعا می‌کنند پیرو عیسی مسیح هستند ولی زندگی آنها نمایانگر آنچه عیسی مسیح می‌گوید نیست. توجه کنید به دو شرطی که عیسی مسیح برای پیروان خود مقرر می‌کند. اول خود را فراموش کردن و بعد صلیبِ خود را برداشتن. اینجا منظورِ کلام خدا کنار گذاشتنِ خواسته‌ها و ارادة شخصی خودمان است، خواسته‌هائي که با آنچه خدا در نظر دارد متفاوت است. آیا حاضریم از خواسته خود بگذریم تا برکاتی که خدا در نظر دارد شاملِ حالِ ما شود؟ اگر پیروِ واقعیِ عیسی مسیح هستیم، بله. چالش اینجاست که چگونه می‌توان تفاوتِ خواسته و ارادة خدا را از خواسته و ارادة خود تشخیص داد. تجربیات شخصی و آنچه در اطراف ما می‌گذرد نمایانگر آن است که ما خود به خود خواسته و ارادة خدا را انجام نمی‌دهیم. ما احتیاج داریم که خودِ خدا ما را از خواسته‌های خود آگاهی داده و خود توانائي انجامِ آنها را هم بدهد. برای این منظورْ ما کلام خدا و روحِ مقدسش را داریم. کلام خدا می‌گوید: «۵ طرزِ تفکّرِ شما دربارة زندگی باید مانند طرز تفکّرِ عیسی مسیح باشد:» (فیلپیان ۵:۲)وقتی طرزِ تفکّر ما طرزِ تفکّر مسیح شد، همانطور که عیسی مسیح برای ما بر صلیب رفت، ما هم حاضر خواهیم شد که صلیب خود را، یعنی آن خرجی که باید برای زندگی ارزشمندِ پیروِ عیسی مسیح بودن بپردازیمْ، با رضایت پرداخت نمائیم تا برکاتِ الهی شامل حال ما شود. باشد تا شما دوست عزیز متوجة پرداختِ خرجِ داشتنِ رابطة شخصی با خدا در عیسی مسیح شده، با ایمان قلبی پیرو او شوید.