Saturday, November 29, 2014

اول قرنتیــــان ۱۵ : ۵۷ امّا خدا را شكر كه او به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی بخشیده است.


اول قرنتیــــان ۱۵ : ۵۷

امّا خدا را شكر كه او به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی بخشیده است.

متی ۶ : ۲۶ به پرندگان نگاه كنید: آنها نه می‌كارند، نه درو می‌کنند و نه در انبارها ذخیره می‌کنند، ولی پدر آسمانی شما روزیِ آنها را می‌دهد. مگر ارزش شما به‌ مراتب از آنها بیشتر نیست؟


متی ۶ : ۲۶

به پرندگان نگاه كنید: آنها نه می‌كارند، نه درو می‌کنند و نه در انبارها ذخیره می‌کنند، ولی پدر آسمانی شما روزیِ آنها را می‌دهد. مگر ارزش شما به‌ مراتب از آنها بیشتر نیست
؟

Friday, November 28, 2014

متی باب ۲۸

متی باب ۲۸
۱۸ پس‌ عیسـی‌ پیـش‌ آمـده‌، بدیشـان‌ خطاب‌ کرده‌، گفت‌: «تمامی‌ قدرت‌ درآسمان‌ و بر زمین‌ به‌ من‌ داده‌ شده‌ است‌ ۱۹ پس‌ رفته‌، همه‌ امت‌هـا را شاگـرد سازیـد و ایشـان‌ را بـه‌ اسمِ اب‌ و ابن‌ و روح‌القدس‌ تعمید دهید. ۲۰ و ایشان‌ را تعلیـم‌ دهیـد که‌ همه‌ امـوری‌ را که‌ به‌ شما حکم‌ کرده‌ام‌ حفظ‌ کنند. و اینک‌ مـن‌ هـر روزه‌ تا انقضای‌ عالم‌ همراه‌ شما می‌باشـم‌.» آمیـن‌

مکاشفه باب ۲۲/ ۱۳ من‌ الف‌ و یاء و ابتدا و انتها و اول‌ و آخر هستم‌.” I am the Alpha and the Omega, the First and the Last, the Beginning and the End




امثـــال ۶ : ۱۶ - ۱۹ شش، بلکه هفت چیز است که خداوند از آنها نفرت دارد و نمی‌تواند تحمّل کند:




امثـــال ۶ : ۱۶ - ۱۹

شش، بلکه هفت چیز است که خداوند از آنها نفرت دارد و نمی‌تواند تحمّل کند:
نگاه متکبّرانه،

زبان دروغگو،

دستی که خون بی‌گناهی را بریزد،

فکری که نقشه‌های پلید بکشد،

پایی که برای انجام کارهای زشت عجله کند،

شاهدی که شهادت دروغ بدهد

و کسی‌که رابطهٔ دوستان و خویشاوندان را به هم بزند.

Thursday, November 27, 2014

نمی‌توان براساس آیه‌‌ی ۱۴۰۰ سال پیش حکم صادر کرد

معصومی تهرانی  می‌گوید: «عمده احکام جزایی اسلام ریشه در ساختار اجتماعی زمان نزول دارند و امروز نمی‌توان براساس آیه‌ای مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش حکم صادر کرد.»

برپایه قانون مجازات اسلامی ماده ۱۸۳ محارب و مفسد فی‌الارض کسی است که برای ایجاد رعب، هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرددر موارد دیگر باب هفتم قانون مجازات گروه‌ها و تشکل‌هایی که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کنند و افراد و گروه‌های هوادار آنان و نیز افراد یا گروهی که قصد کودتا داشته باشند محارب و مفسد فی‌الارض خوانده شده‌اندمجازات محارب در ماده ۱۹۰ یکی از این چهار مجازات قتل، آویختن به‌دار، اول قطع دست راست و سپس پای چپ و نفی بلد دانسته شده‌است.قانون‌گذاران دامنه این تعریف را گسترش داده‌اند، در نتیجه، مجازات فعالیت‌های سیاسی مسالمت‌آمیزی مانند «انتشار اکاذیب»یعنی تبلیغات سیاسی، «اداره و مدیریت مراکز فساد و فحشا» یا«آسیب به اقتصاد نظام» نیز در صورتی که «مخل به نظم عمومی و امنیت ملی باشند» دربرگیرنده تعریف فساد فی‌الارض و مجازات اعدام تعیین شده‌استمجازات ارتداد فطری، یا بازگشت مسلمان و مسلمان‌زاده از اسلام نیز آن‌گاه که مرتد مرد باشد در بیشتر موارد در متون فقهی شیعه اعدام تعیین شده است.
***
                                                                                                                                                                    مجازات ارتداد فطری، یا بازگشت مسلمان و مسلمان‌زاده از اسلام، وقتی که مرتد مرد باشد، در بیشتر متون فقهی شیعه اعدام تعیین شده است. برای نخستین بار، روح الله خمینی در پیامی با این مضمون، حکم ارتداد و دستور اعدام بر اساس همین حکم را به صورت عمومی منتشر کرد:
«به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌‏رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌‏باشند. از مسلمانان غیور می‌‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.»
این مجازات چند سال بعد درجمهوری اسلامی به شکلی عملی و عیان اجرا شد، یکی از این احکام، اعدام سیدعلی غرابات بود. او که از نیروهای ارشد سپاه پاسداران بود در بهمن ماه ۱۳۸۹ به دلیل ادعای ارتباط با امام دوازدهم شیعیان با حکم دادگاه ویژه روحانیت به اتهام «ارتداد» و همین طور ترغیب به فساد (طبق مواد ۵۱۳، ۶۳۹ و ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی) به در زندان کارون اهواز اعدام شد.
مجازات ارتداد، همواره مساله‌ای پرمناقشه بوده و در میان منتقدان همیشه این پرسش را ایجاد کرده که اگر دین اسلام بر اساس تعقل و منطق بنا گذاشته شده، آیا تعیین مجازت مرگ برای کسی که به هر دلیلی به عقاید و آموزه‌های اسلام پشت می‌کند امری معقول و منطقی است عبدالحمید معصومی تهرانی‌، روحانی دگراندیش شیعه در گفتگو با خودنویس در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «حکم محاربه در شرع از آیه ۳۳ سوره مائده اتخاذ شده که می‌فرماید: «جزای کسانى که با خدا و پیامبرش جنگ می‌کنند و در زمین به فساد می‌کوشند، آن است که کشته شوند، یا بردار گردند یا دست‌ها و پا‌هایشان یکى از چپ و یکى از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. این‌ها رسوایی‌شان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابى بزرگ گرفتار آیند».
به گفته وی در زبان قرآن «مقاتله» و «محاربه» دو واژه با بار حقوقی متفاوت است. «مقاتله» جنگ‌های متعارف و رو در رو است، در صورتی که «محاربه» -طبق نظر فقها- اقدام گروهی با استفاده از اسلحه و ایجاد رعب و وحشت و ناامنی در جامعه است. مبحث محاربه وسیع است که ابعاد گوناگونی دارد که نمی‌شود به‌طور خلاصه آن را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. لذا تنها به یک نکته ریشه‌ای بسنده می‌کنم و اگر عمری باقی باشد در مبحثی اختصاصی پیرامون مجازات‌های دینی و حقوق جزایی نوین به بررسی موضوع خواهم پرداخت. در قرآن مشابه همین حکم محارب از زبان فرعون نیز نقل شده: «فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید؟ این حیله‌اى است که درباره این شهر اندیشیده‌اید تا مردمش را بیرون کنید. به زودى خواهید دانست. دست‌ها و پای‌های‌تان را به خلاف یکدیگر خواهم برید و همگی‌تان را بر دار خواهم کرد. (اعراف-۱۲۴و۱۲۳)»
«عباس عبدی، روزنامه نگار در تهران آبان ۱۳۸۶ در مقاله‌ای نگاه دوگانه و لایحه مجازات به موارد مطرح شده می‌نویسد: "با اشاره به گنجاندن ارتداد در فصل جدیدی در قانون مجازات اسلامی و تعیین مجازات مرگ برای افراد مرتد، از مسوولان جمهوری اسلامی باید پرسید: در این ۳۰ سال چه کسی می‌بایست اعدام می‌‏شد که در غیاب این فصل (ارتداد) در قانون موجود و قبلی اعدام نشد که اکنون برای اعدام آنان این فصل به قانون مجازات اضافه شده است؟"»
حال، پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا این دو حکم تا حدودی شبیه به یکدیگر هستند؟
معصومی می‌گوید: «پاسخ بسیار روشن است. ساختار مجازات‌ها در اکثر جوامع گذشته و بدوی بر انتقام‌کشی و عبرت‌آموزی بنا گذاشته شده بود تا همگان مجازات را با چشم خود ببینند و ضمن آنکه عبرت می‌گیرند، با انتقام از متخلفین، جامعه به آرامش خود بازگردد. در داستان فرعون نیز امنیت اجتماعی و اقتدار نظام بهم خورده بود که می‌بایست با اقدامی عبرت‌آموز آن اقتدار و امنیت را باز گرداند. حقوق جزایی نوین با چنین مبنایی سازگاری ندارد بلکه با توجه به تغییر و پیشرفت ساختار زندگی و فرهنگی جوامع و در نظر گرفتن میزان جرم و مجازات، و تاثیرات روانی مجازات‌ها بر اجتماع در صدد اصلاح و فرصت‌دهی به متخلفین برای تغییر است. نه آنکه همچون گذشتگان خصلت انتقام جویی و عبرت‌آموزی را در جامعه گسترش دهد. در واقع حقوق جزایی نوین صرفا به دنبال برقراری آرامش ظاهری اجتماع نیست بلکه در صدد برقراری آرامش روانی اجتماع است. قطعا هر چقدر جامعه‌ای از آرامش روانی بالایی برخوردار باشد درصد جرم و جنایت در آن کمتر خواهد شد. بنابراین با توجه به دو آیه مورد اشاره می‌توان این برداشت را کرد که عمده احکام جزایی اسلام ریشه در ساختار اجتماعی زمان نزول دارند کمااینکه پیش‌تر در مباحث مختلف مانند «قرائت‌های دینی» در مورد عدم فرا زمانی و مکانی بودن احکام جزایی نکاتی را عرض کرده‌ام.»
جمهوری اسلامی و تعریفی مغشوش از وهابیت
بسیاری از تندروهای مذهبی در ایران، گرایش به وهابیت را در ردیف شرک می‌دانند و حتی برخی از آنها می‌گویند: «وهابیت نیز در فهرست جرائم قضایی قرار دارد» درحالی که در قانون به این جرم اشاره‌ای نشده است.
یکی از اعضای هسته پژوهشی منهاج مدرسه علمیه الزهرا در همدان پیرامون فرقه وهابیت در مقاله‌ای این فرقه را اینطور تعریف کرده است که «هابیت اعتقاد به جسمانیت خداوند دارد، برخی از فرقه‌ها دین را خرافه می‌دانند و قائل به پلورالیسم هستند، کارهای بیهوده و خلاف از قبیل ارتباط با جن، درمان با روش‌های شیطانی، جعل مدرک و عنوان و ترویج بی‌بند و باری و فحشا، از جمله فعالیت‌های این فرقه‌ها می‌باشد. این فرقه‌ها اعم از اینکه علی‌الظاهر منشأ دینی یا غیر دینی داشته باشند در اعتقاد یا عمل یا هر دو دچار نوعی شرک هستند.»
معصومی در ادامه پیرامون اعتقاد به وهابیت می‌افزاید: «وهابیت مذهبی مستقل در اسلام نیست؛ بلکه نگرش و برداشتی از اصول و فروع اسلام بر مبنای مذاهب اهل سنت است که ابن تیمیه تئوریزه کرده و عبدالوهاب آن را اجرایی نموده است، کمااینکه مرحوم آقای خمینی بر اساس اصول و فروع مذهب تشیع، نگرش و برداشت مرحوم نائینی را اجرایی کرد.
می‌پرسیم آیا می‌توان ادعا کرد که مرحوم نائینی یا خمینی مذهب جدیدی را در تشیع ایجاد کرده‌اند؟
معصومی تهرانی می‌گوید: «قطعا هر نگرش و برداشتی دارای نکات مثبت و منفی است که می‌بایست از طریق مجامع علمی، در فضایی آزاد و با حضور صاحب‌نظرات موافق و مخالف مورد نقد و بررسی قرار گیرد و نتایج در اختیار افکار عمومی قرار داد شود تا آنان خود قضاوت کنند. اما چگونه اندیشیدن و بیان آن به خودی خود نمی‌تواند و نباید جرم تلقی شود.»            

Wednesday, November 26, 2014

اشعیـــا ۶ : ۳ آنها به یکدیگر می‌گفتند: «قدّوس، قدّوس، قدّوس! خداوند متعال که جلالش جهان را پر ساخته است.»


اشعیـــا ۶ : ۳

آنها به یکدیگر می‌گفتند: «قدّوس، قدّوس، قدّوس! خداوند متعال که جلالش جهان را پر ساخته است.»

اشعیــــا ۴۰ : ۸ آری، علفها پژمرده و گُلها می‌خشکند، امّا کلام خداوند تا ابد پایدار است.»


اشعیــــا ۴۰ : ۸

آری، علفها پژمرده و گُلها می‌خشکند، امّا کلام خداوند تا ابد پایدار است.»

امثــــال ۲۴ : ۱۷ وقتی دشمنانت دچار مصیبت می‌شوند، خوشحال نشو و هنگامی‌که می‌افتند خوشی نکن،



امثــــال ۲۴ : ۱۷
وقتی دشمنانت دچار مصیبت می‌شوند، خوشحال نشو و هنگامی‌که می‌افتند خوشی نکن،

مزامیــــر ۲۷ : ۱۱ خداوندا! راه خود را به من نشان بده، و به‌خاطر دشمنانم مرا به راه راست هدایت نما.


مزامیــــر ۲۷ : ۱۱
خداوندا! راه خود را به من نشان بده، و به‌خاطر دشمنانم مرا به راه راست هدایت نما.

مزامیـــــر ۱۰۳ : ۱۱ زیرا به اندازه‌ای که آسمان از زمین بلندتر است، به همان‌‌قدر محبّت پایدار خداوند بر آنانی که او را گرامی می‌دارند، عظیم است.



مزامیـــــر ۱۰۳ : ۱۱

زیرا به اندازه‌ای که آسمان از زمین بلندتر است، به همان‌‌قدر محبّت پایدار خداوند بر آنانی که او را گرامی می‌دارند، عظیم است.

عبرانیــــان ۱۱ : ۱ ایمان، اطمینانی است به ...


عبرانیــــان ۱۱ : ۱

ایمان، اطمینانی است به چیزهایی كه به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی كه نمی‌بینیم.

جامعـــه ۳ : ۱۱ او برای هر چیز زمان مناسبی تعیین نموده است. همچنین او....


جامعـــه ۳ : ۱۱

او برای هر چیز زمان مناسبی تعیین نموده است. همچنین او شوق دانستن ابدیّت را در دلهای انسان نهاده است، امّا انسان نمی‌تواند مفهوم کارهای خدا را از ابتدا تا انتها درک کند.

Sunday, November 23, 2014

یوحنــــــا ۱۳ : ۳۴ به شما فرمان تازه‌ای می‌دهم: یكدیگر را دوست بدارید، همان‌طور که ...


یوحنــــــا ۱۳ : ۳۴

به شما فرمان تازه‌ای می‌دهم: یكدیگر را دوست بدارید، همان‌طور که من شما را دوست داشته‌ام شما نیز یکدیگر را دوست بدارید

متی ۲۸ : ۲۰ و تعلیم دهید كه همهٔ چیزهایی را كه به شما گفته‌ام، انجام دهند و بدانید كه من هر روزه تا آخر زمان با شما هستم.»


متی ۲۸ : ۲۰

و تعلیم دهید كه همهٔ چیزهایی را كه به شما گفته‌ام، انجام دهند و بدانید كه من هر روزه تا آخر زمان با شما هستم.»

یوحنـــــا ۳ : ۱۶ زیرا خدا جهانیان را آن‌قدر محبّت نمود كه ....


یوحنـــــا ۳ : ۱۶

زیرا خدا جهانیان را آن‌قدر محبّت نمود كه پسر یگانهٔ خود را داد تا هرکه به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلكه صاحب حیات جاودان شود.

فرق بین شاخه های مسیحیت

فرق بین شاخه های مسیحیت 


کلیساها به سه شاخه اصلی کاتولیک ، پروتستان و ارتودکس تقسیم می شوند اگرچه یک کلیسا ، یک بدن و یک عروس وجود دارد و آنچه آنها را مسیحی واقعی نگه داشته است اعتقاد به انجیل اصیل یا به اصطلاح Kerygma می باشد . هرچند این فرقه ها در مسائلی باهم فرق می کنند و حتی در درون خودشان مخصوصا پروتستانها به دهها شاخه کوچکتر تقسیم می شوند ولی در مسائل اساسی  خداشناسی و نجات شناسی و همچنین الهام کلام که اصول اساسی مسیحیت است تقریبا مثل هم ایمان دارند.
اگر می خواهید کسی را سریع ارزیابی کنید که آیا اعتقاد درست دارد یا نه . می شود این چند سئوال اساسی را کرد
1- آیا به خدای یکتای تثلیث اعتقاد داری؟
2-آیا مسیح را بعنوان خدای کامل و انسان کامل می پذیری ؟
3- آیا ایمان داری که خون مسیح برای گناهان تو ریخته شد و تو با توبه و ایمان  به خون او و زندگی مسیحی می توانی نجات یابی ؟
4- آیا به الهام حقیقی کلام خدا اعتقاد داری ؟
5- آیا به ایمان پدران کلیسا و اعتقاد نامه های قرون اول مثل اعتقاد نامه نیقیه اعتقاد داری ؟ (اعتقادنامه های كلیسا پیوست است)
مقاله من 2 قسمت دارد.
1-  تفاوت كلیساهای رسولی (كاتولیك و ارتودكس) با پروتستان
2-  تفاوت كلیساهای رسولی
بخش اصلی:
1- تفاوت كلیساهای رسولی (كاتولیك و ارتودكس) با پروتستان:
شاید اولین سئوالی كه برای شما پیش بیاید این باشد چرا كلیساهای مختلف بوجود آمدند؟
كلیساهای مختلف بر اساس تفسیرهای متفاوت از كلام خدا و سلایق مختلف و نیاز زمانه و مسائل سیاسی و جغرافیایی و … بوجود آمده اند.
اولین جدایی بین كلیساهای شرق (بیزانس) و غرب (روم) بود  كه جنبه الهیاتی خاصی نداشت.
دومین جدایی در مورد مسئله طبیعت مسیح بود كه در شورای چهارم رخ داد كه كلیساهای كلیسای ارمنه ، قبطی ، حبشی  و یعقوبی سوریه و لبنان (كلیساهای ارتودكس رسولی غیر كالدستونی) را از كلیسای كاتولیك جدا كرد.
جدایی سوم در سال 1054 بین كلیسای كاتولیك و ارتودكس در مورد صدور روح القدس از پدر یا از پدر و پسر بود ، البته مسائلی مثل ازدواج كشیشان و مسائل سیاسی نیز مطرح بود.
جدایی چهارم در سال 1517 به رهبری مارتین لوتر بخاطر اعتراض به فروش مغفرت نامه ها و بی توجهی به كتاب مقدس و عوامل دیگری بین پروتستان و كاتولیك بوجود آمد.
تفاوتهای عمده بین کلیساهای رسولی با پروتستان
تفاوتها
كلیساهای رسولی
كلیساهای پروتستان
آئین ها
7 آئین
2 آئین
نجات
ایمان و اعمال
ایمان
عهد عتیق
48 كتاب
39 كتاب
اصول ایمان
كتاب مقدس و
سنت رسولان
و نوشته های پدران كلیسا
كتاب مقدس
اهمیت به
عشاء ربانی
موعظه كلام
حق تفسیر كتاب مقدس
كلیسا
هر فرد
کلیساهای رسولی: به کلیساهای گفته می شود که به سنت رسولان و دستگذاری آنها به اسقفان و بعد از آن تا حالا معتقدند.
هفت آئین كلیساهای رسولی: تعمید ، تائید ، توبه ، عشاء ربانی ، ازدواج ، تدهین بیماران ، دستگذاری خادمین
دو آئین كلیسا های پروتستان : تعمید ، شام خداوند
انواع كلیساهای اصلی پروتستان عبارتند از:
1-لوتری : مثل كلیسای كاتولیك ولی تكریم مریم و مقدسین نبود و نان و شراب در عشاء عملا تبدیل نمی شود.
2- پریزبیتری (مشایخی) یا انجیلی : اعتقاد به جبر در نجات و عدم از دست دادن نجات
3-انگلیكن (اسقفی) : مثل كاتولیكها ولی زیر نظر پاپ نبودند ، كلیسای انگلیسی ها
4-بابتیست : تاكید بر تعمید به روش غوطه وری و در سن بلوغ
5-متودیست : بوسیله موعظه های جان وسلی از كلیسای انگلیكن جدا شدند.
6-برادران : همه كاهن و پادشاه هستند و همه باهم برادرند و مقام كلیسایی بزرگتر نیست.
7-پنطیكاستی (جماعت ربانی) : تاكید بر تجربه تعمید روح القدس عملی جدا از توبه و ایمان به مسیح.
اخیرا جنبشی عظیم در همه كلیساها برای اتحاد كلیساها بوجود آمده است و کلیساهای مختلف رفتار خیلی خوبی باهم دارند. مخصوصا بعد از شورای دوم واتیکان که باعث شد کلیساهای کاتولیک و پروتستان همدیگر را بپذیرند.
همچنین جنبشی کریزماتیک (توجه به عطایای روح القدس) در همه کلیساها بوجود آمده است و در حدود 120 ملیون کاتولیک کریزماتیک وجود دارد.
2- تفاوت كلیساهای رسولی:
اصلاحات باعث شد که کلیسای کاتولیک به کتاب مقدس و بشارت و زندگی مسیحی توجه بیشتری بکند. طریقه های مهم كلیسای كاتولیك كه به منظور اصلاحات در این كلیسا بوجود آمدند عبارتند از:
1-ژزوئیت ها : از 1540 با تاكید برفقر ، تجرد و اطاعت ، بشارت و ترویج علم
2-دومنیكن ها : از  1220 با تاكید بر تبلیغ مسیحیت در خاور میانه ، ریاضت ، فعالیتهای آموزشی
3-فرانچسكانی : از 1220 با تاكید بر پاكی ، فقر ، اطاعت ، تبلیغ به مسلمانان سوریه ، اهمیت به خود سازی قبل از بشارت ، حمایت از ضعیفان و  بهبود رابطه انسان و طبیعت
4- آگوستینی : از1240 با تاكید بر فعالیتهای خیریه و  كمك به نیازمندان ، تبلیغ مسیحیت و اندیشه های آگوستین ، مبارزه با منحرفین ، اهمیت به وحدت بین مسیحیان
5-بندیكتی : از 1100 با تاكید بر كیفیت آئین ها ، رهبانیت و زندگی در صومعه ، كار ، فقر ، انكار نفس ، نخورن گوشت ، سكوت دائم ، شلاق زدن به خود برای آمرزش گناهان (که کاری غلط است) ، مخالف جنگ و عامل موثر در پایان جنگهای صلیبی بودند.
6-كارمیلیتانی های پا برهنه : از 1560 با تاكید بر تبلیغ در میان غیر معتقدین ، پیروی از مریم مقدس و اهمیت به دعا
7-سالزین ها : از سال 1860 با تاكید بر جوانان
8-لازاریست ها : از سال 1630 با تاكید بر غیر معتقدین
9-ردمپتوریست ها : دعوت افراد مشهور به مسیحیت با جواب دادن به سئوالات آنها
10- برادران مدارس مسیحی : از سال  1680 با تاكید بر كمك به فرزندانی كه مورد آزار قرار گرفته اند و با تاكید برفقر ، پاكی ، تجرد ، اطاعت ، اتحاد و خدمت به فقرا.
11-دختران عشق و نیكی : با تاكید بر پرستاری از بیماران
12-كنیزان كار خیریه : با تاكید بر پرستاری از بیماران ، تربیت جوانان و امور خیریه.
13- دختران مدرسه ای بانوی ما : با تاكید بر تعلیم عقاید كاتولیكی
14-طریقه آنای مقدس : با تاكید بر بهداشت ، آموزش ، تربیتی
15-پرستندگان تثلیث : با تاكید بر اینكه مثل فرشتگان تثلیث را بپرستند.
تعداد کاتولیکها در دنیا حدود 1.2 ملیارد است و تعداد پروتستانها در دنیا در حدود 850 ملیون و تعداد ارتودکسها حدود 450 ملیون نفر هستند.
تفاوت کلیساهای رسولی باهم
كلیسای ارمنه ، قبطی ، حبشی  و یعقوبی سوریه و لبنان
(غیر كالدستونی)
كلیساهای ارتودكس
(در مسیر درست)
كلیسای كاتولیك
(جامع و جهانی)
مسیح
یك ذات الهی – انسانی
ذات الهی و ذات انسانی
ذات الهی و ذات انسانی
صدور روح القدس
از پدر
از پدر
از پدر و پسر
شوراهای كلیسایی
3 شورا
7 شورا
22 شورا
دستگذاری
همراه با تدهین
بدون تدهین
همراه با تدهین
عشاء ربانی
تنها در یك منبر و
توسط یك كشیش در یك روز
تنها با صوت
هم بصورت صوتی و هم بی صوت (بصورت خواندن)
نان و شراب در عشاء ربانی
نان –بدون خمیر مایه
شراب- بدون آب
نان –با خمیر مایه
شراب- با آب
نان –بدون خمیر مایه
شراب- با آب
اعیاد متحرك
دارند
ندارند
ندارند
تاریخ تولد
تاریخ تعمید عیسی
6 ‍ ژانویه
6 ژانویه – میلاد
19 ژانویه – تعمید
25 دسامبر – میلاد
6 ژانویه – تعمید
ازدواج خادمین
شماس و كشیش – ازدواج
اسقف – مجرد
شماس و كشیش – ازدواج
اسقف – مجرد
شماس– ازدواج
كشیش و اسقف – مجرد
آئین تائید
(تعمید روح)
همراه تعمید آب در کودکی
همراه تعمید آب در کودکی
در سن بلوغ
(12 سالگی)
صلیب كشیدن
از چپ به راست
از راست به چپ
از چپ به راست
پاپ
جاثلیق دارند
جاثلیق دارند
توسط كاردینالها
انتخاب می شوند
نام بدعتهای مسیحی (گروههای که جزو مسیحیت نیستند)
1- شاهدان یهوه                                                2–مورمونها
3-ادونتیستها                                             4-علم مسیحی
5-کویکرها                                                 6- یگانه انگاران یا Only Jesus
7- New Age 8- لیبرالها و نو ارتودکسی
9-كلیساى جهانى خدا یا پیروان آرمسترانگ       10-یونورسال ها یا همه نجات ها

كلیساهای موجود در ایران:
1-  كلیسای رسولی ارتودكس ارامنه در اكثر شهرهای كشور
2-  كلیسای كاتولیك برای ملیتهای مختلف مثل ارامنه ، آشوری ، فارس زبانان ، كره ای ها ، فرانسوی ها و …..
3-  كلیسای اسقفی فارسی زبان  در تهران ، شیراز ، اصفهان
4-  كلیسای انجیلی ارمنی زبان ، آشوری زبان و فارسی زبان و  کره ها و ….
5-  كلیسای برادران ارمنی زبان
6-  كلیسای جماعت ربانی ارمنی زبان ، آشوری زبان و فارسی زبان و …
نتیجه:
ما امروز با کلیساهای مختلف آشنا شدیم ، هر کلیسای برای خودش نقاط قوت و ضعفی دارد ، بعضی کلیساها بر بعضی چیزها تاکید دارند و بعضی دیگر بر بعضی دیگر. آگاهی ما باعث می شود با دید وسیعتری به کلیساهای مختلف و کلیسای خودمان بنگریم. ما باید کلیسای خود را هم خوب بشناسیم تا بتوانیم جواب سو تفاهماتی که ایجاد می گردد را بدهیم. بعضی از ایمانداران مرتب کلیسایشان را عوض می کنند ولی خدا می خواهد ما عوض شویم چون تنها انسان عوض شده است که می تواند دنیا را تغییر دهد.
در پایان قسمتی را برایتان می خوانم از برادر عزیزم در وبلاگ کلیسای جهانی.
” کلیسای مسیح باغی است از گلهای رنگارنگ و زیبا که هر کدام عطر و جلوه خاص خود را دارند و رایحه دل انگیز و خوش برای خداوند و هم دنیای اطراف خود، چشمان ما زمانی که با دید خداوند بدین کلیساها بنگرد ،  می تواند آنچه را که خداوند در آنها می بیند، مشاهده کند و می توانیم هر یک از ما چنین اظهار بداریم:
من می خواهم یک کاتولیک باشم، مثل پدر جروم که زندگی خود را در راه ترجمه کلام خدا گذارد و چشمانش در کلام کم سو گردید. می خواهم کاتولیک باشم و عضو کلیسای جامع مسیح، کاتولیکی چون فرانسوای آسیسی که پیام محبت و فقر را به گوش کر زمانه نواخت، بلی اگر کاتولیک بودن یعنی سنت فرانسیس بودن، من می خواهم یک کاتولیک باشم تا بوسه بر سر و صورت جذامیان بزنم و منادی رستگاری فقرا در میان فساد و تباهی باشم، بلی چون او دیوانگی تازه را اعلان نمایم و می خواهم کاتولیکی باشم چون هزاران خواهر و برادرم که در دور افتاده ترین نقاط دنیا آغوش خود را بر هر گرانبار و دردمند گشودند و پدر و مادر یتیمان شدند و یاور سالمندان و روستائیان. من نیز آرزو دارم مثل آنان باشم.
یک کاتولیک برای عیسی مسیح.
من می خواهم یک ارتدوکس باشم به درستی و معنی نامم در تعلیم صحیح مسیح، با هدایت روح القدس، خارج از بت پرستی. ارتدوکسی چون گریگور نور دهنده که از قعر سیاه چالها مسیحیت را بنیاد بنهم، می خواهم ارتدوکسی باشم چون هزاران شهیدی که در ایران شمشیر شاپورها و بهرام ها و یزدگردها آنان را تکه تکه کرد. بلی ارتدوکس چون آنها که خداوند را انکار ننمودند. ارتدوکسی چون آشوریهای ان زمان ایران که پایهای زیبای این مبشرین تا به هند نیز رفت فقط با یکی عصا و توشه دان. می خواهم ارتدوکسی باشم همچون ژاک دست و پا برده و هزاران هزار شهیدی که در اقرار خداوند خون ریختند ولی کلیسای خدا را استوار ساختند بر صخره ایمان و امید و محبت.
ارتدوکسی می خواهم باشم برای عیسی مسیح
من می خواهم یک پروتستان باشم. معترضی علیه گناه و شیطان که جنگ من با خون و جسم نیست ، بلکه با فوجهای شرارت در جایهای آسمانی، می خواهم چون لوتر بیداری، همه زمانها باشم و حیاتی را که با ایمان است بدست آورم. چون وسلی ها قدوسیت را ندا دهم و چون مودیها، فینی ها و مولرها از محبت مسیح سفید برای سیاهان بگویم و چون هزاران برادر و خواهری می خواهم باشم که آرامگاهشان جنگلهای تاریک آفریقاست و در راه مسیح جان داده اند، همچون شوایتزرها و … بسیاری دیگر که حتی نامشان معلوم نیست.
یک پروتستان برای عیسی مسیح…
می خواهم یک پروتستان، ارتدوکس و کاتولیک باشم، مثل عزیزانم که در زندانها در شکنجه هستند و بی رمق و زیر چکمه های ظلم و ستم دعای آنان هنوز بر می خیزد و چون بخور بحضور خدا بالا می رود. می خواهم یک … چون استیفان که لقبی نداشت و حتی مثل شاگردان در انطاکیه مسیحی هم نامیده نشده بود، چون او همچون یعقوب شهید و پطرس وارونه مصلوب و چون میلیونها خواهران و برادرنم که معلوم نبود چه بودند و نامی نداشتند جزء شاگرد ولی طعمه شیرهای درنده شدند و در شعله ها خاکستر گردیدند، اما عیسی مسیح را ایستاده دیدند. می خواهم چون برادر چینیم، چون خواهر سیه چرده ام، و برادر عرب زبانم و افریقایی بی زبانم می خواهم چون همه آنان در مسیح باشم. نه کیفایی، نه پولسی نه اپلسی بلکه یک شاگرد و متشکل شوم بصورت پسر خدا در بدن مسیح و می خواهم روزی با تمامی برادران و خواهران کاتولیک، ارتدوکس و پروتستانم در آسمان باشم و با همه آنان یک سرود بخوانیم و خدا را بسرائیم قدوس، قدوس، قدوس … “
پیوست:
اعتقاد نامه نیقیه
ما ایمان داریم به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین، و همه چیزهای دیدنی و نادیدنی.ما ایمان داریم به یك خداوند، عیسی مسیح، پسر یگانه خدا، مولود جاودانی از پدر، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، كه مولود است و مخلوق نی، و او را با پدر یك ذات است. به وسیله او همه چیز وجود یافت. و او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما، از آسمان نزول كرد، و به قدرت روح القدس از مریم باكره متولد شد، بشر گردید. و به خاطر ما در حكومت پنطیوس پیلاطس مصلوب شد، رنج كشیده، مرد و مدفون گشت، روز سوم از مردگان برخاسته، كتب مقدسه را به انجام رسانید. و به آسمان صعود نموده، به دست راست پدر نشسته است. بار دیگر با جلال می آید، تا زندگان و مردگان را داوری نماید، و ملكوت او را انتها نخواهد بود.ما ایمان داریم به روح القدس، خداوند و بخشنده حیات، كه از پدر و پسر صادر می شود. و با پدر و با پسر او را عبادت و تمجید می باید كرد. او به وسیله انبیا تكلم كرده است.ما ایمان داریم به كلیسای واحد جامع رسولان. و به یك تعمید برای آمرزش گناهان معتقدیم. و قیامت مردگان و حیات عالم آینده را منتظریم. آمین!

————————————————-
اعتقاد نامه آتاناس قدیس
هر که می خواهد نجات یابد قبل از هر چیز باید ایمان کاتولیک (منظور ایمان هماهنگ کلیسای مسیح است) داشته باشد. که بجز کسانی که آن را کامل وبی عیب نگاه می دارند بقیه یقینا” دچار هلاکت ابدی می شوند.اما ایمان كاتولیك این است كه ما خدای واحد را در تثلیث و تثلیث را در یگانگی  عبادت كنیم.بدون تداخل اشخاص یا تمایز ذات.زیرا پدر یك شخص است پسر شخص دیگر و روح القدس شخص دیگر.اما الوهیت پدر الوهیت پسر و الوهیت روح القدس یكی است وهر سه دارای جلال برابر و عظمت ابدی یكسان هستند.ذات پدر همان است كه پسر و روح القس دارند.پدر نا مخلوق است پسر نا مخلوق و روح القدس نا مخلوق.پدر ازلی است پسر ازلی است و روح القدس ازلی.پدر ابدی است پسر ابدی است و روح القدس ابدی.با این وجود آنها نه سه وجود ازلی بلكه یك وجود ازلی هستند.بنابراین نه سه {وجود} نا مخلوق نه سه وجود ازلی بلكه یك نامخلوق و یك ازلی هست.به همین ترتیب پدر قادر مطلق است پسر قادر مطلق است وروح القدس قادر مطلق.و با این وجود نه سه قادر مطلق بلكه یك قادر مطلق وجود دارد.
بنابراین پدر خدا است پسر خدا است و روح القدس خدا.
و با این وجود سه خدا وجود ندارد بلكه یك خدا.
پس پدر خداوند است پسر خداوند است و روح القدس خداوند.و با این وجود نه سه خداوند بلكه یك خداوند هست.بنابراین چون حقیقت مسیحی ما را به اعتراف به الوهیت و خداوندی سه شخص هدایت می كند
آئین كاتولیك ما را از تصور وجود سه خدا یا سه خداوند بر حذر می دارد.پسر تنها از پدر است نه مصنوع نه مخلوق بلكه مولود.روح القدس از پدر و پسر است نه مصنوع نه مخلوق نه مولود بلكه صادر شده.بنابراین یك پدر هست نه سه پدر یك پسر هست نه سه پسر یك روح القدس هست نه سه روح القدس.و در این تثلیث هیچ یك اول یا آخر نیست و هیچ یك بزرگتر یا كوچكتر نیست.بلكه هر سه شخص ازلی وابدی با هم برابر هستند تا همان طور كه قبلا” گفته شد هم تثلیث در یگانگی و هم یگانگی در تثلیث عبادت شود.بنابراین هر كه می خواهد نجات یابد بایستی این گونه در خصوص تثلیث بیندیشد.برای نجات ابدی لازم است كه انسان به جسم گرفتن خداوند ما عیسی مسیح ایمان كامل داشته باشد.پس این ایمان واقعی است كه ما داریم و اقرار كنیم كه خداوند عیسی مسیح هم خدا و هم انسان است.او خدا است كه در ازل از ذات پدر مولود شد و نیز انسانی كه در زمان از طبیعت انسانی مادرش متولد گردید.خدای كامل انسان كامل دارای روح عقلانی و جسم انسانی.در الوهیت برابر با پدر و در انسانیت كمتر از پدر.كه هرچند خدا و انسان است ولی نه دو بلكه یك مسیح است.یك بودن او از تبدیل الوهیت او به جسم انسانی نیست بلكه از الوهیتی كه جسم انسانی گرفت.یك بودن او نه از یكی بودن ذاتش بلكه از یگانگی شخص او است.زیرا همان طور كه انسان روح و جسم است مسیح نیز خدا و انسان است.كه برای نجات ما رنج كشید به عالم ارواح نزول كرد و روز سوم از مردگان بر خاست.به آسمان صعود كرد و به دست راست خدای پدر قادر مطلق نشسته و از آنجا خواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری كند.در هنگام آمدنش همه مردگان با بدنهایشان قیام خواهند كرد وحساب اعمال خود را پس خواهند داد.آنانی كه اعمال نیكو انجام داده اند وارد حیات جاودانی خواهند شد و آنانی كه اعمال بد انجام داده اند به آتش ابدی خواهند افتاد.این است ایمان كاتولیك و هر كه آن را با ایمان و بی كم و كاست نپذیرد نجات نخواهد یافت.

امین حکمت آرا

Thursday, November 20, 2014

مزامیــــر ۱۳۸ : ۷ هنگامی‌که در سختی و مشکلات گرفتارم، تو مرا از ----



مزامیــــر ۱۳۸ : ۷

هنگامی‌که در سختی و مشکلات گرفتارم، تو مرا از همهٔ آنها می‌رهانی. تو در مقابل دشمنان خشمگین من می‌ایستی و با دست توانای خود مرا نجات می‌دهی.

من عملاً به شما نشان داده‌ام كه ما باید زحمت بكشیم و ناتوانان را ---


کارهای رسولان ۲۰ : ۳۵

من عملاً به شما نشان داده‌ام كه ما باید زحمت بكشیم و ناتوانان را یاری نماییم. و سخنان عیسی خداوند را به‌یاد داشته باشیم كه فرمود: «دادن از گرفتن فرخنده‌تر است.»

مکاشفــــه ۱ : ۸ خداوندْ خدا می‌گوید: «منم ‹الف› و منم ‹ی›؛ منم آن ....


مکاشفــــه ۱ : ۸

خداوندْ خدا می‌گوید: «منم ‹الف› و منم ‹ی›؛ منم آن که هست و بود و می‌آید، آن قادر مطلق.»

مسیح در فاصلۀ میان مرگ و قیام خود، کجا بود؟



 مسیح در فاصلۀ میان مرگ و قیام خود، کجا بود؟

 
در اول پطرس 3: 18–19 میخوانیم: "زيرا كه مسيح نيز برای گناهان يك بار زحمت كشيد، يعنی عادلی برای ظالمان، تا ما را نزد خدا بياورد؛ در حاليكه بحسب جسم مُرد، لكن بحسب روح زنده گشت، و به آن روح نيز رفت و موعظه نمود به ارواحی كه در زندان بودند".

عبارت " بحسب روح" در آیه 18 به لحاظ ساختاری دقیقاً مانند عبارت "بحسب جسم" میباشد. بنابراین اینطور بنظر میرسد که میتوان کلمه روح را در همان زمینه ای که کلمۀ جسم بکار گرفته شده است مطالعه کرد. کلامات " بحسب روح زنده گشت" اشاره به این حقیقت دارند که روح انسانی عیسی مسیح (که بخاطر ما گناه شده و مرگ را پذیرفت)، از پدر جدا شد (متی 27: 46). این مقایسه و تقابل میان مسیح مجسم شده و روح القدس نیست؛ بلکه مطابق متی 27: 41 و رومیان 1: 3–4 بین روح و جسم است. بعد از آنکه عیسی مسیح کفارۀ گناهان ما را به کمال رسانید، روح او، آن مشارکتی را که برای مدتی گسیخته شده بود دوباره از سر گرفت.

اول پطرس 3: 18–22 ارتباط لازم میان رنج مسیح (آیه 18) و جلال یافتن او را (آیه 22) بیان می کند. فقط پطرس است که راجع به اتفاقاتی که حد فاصل مرگ و قیام عیسی رخ داده اند، اطلاعات مشخصی ارائه میدهد. عبارت "موعظه نمود" واژۀ غیرمعمولی است که در عهد جدید برای موعظۀ انجیل بکار میرفت. معنی تحت اللفظی آن "از پیش خبر دادن" و یا بشارت دادن است. مسیح رنج کشید و بر روی صلیب جان سپرد و جسد او در قبر گذاشته شد و وقتی او بر صلیب گناه شد، روح او نیز مُرد . اما زمانیکه بحسب روح زنده گشت، او آن را به خدای پدر تسلیم نمود. مطابق پطرس، عیسی مسیح ، در زمانی مابین موت و قیامش، به ارواحی كه در زندان بودند پیغام خاصی را اعلام نمود.

پطرس مردمی را که عیسی به سوی آنان رفت "ارواح" (یا جانها) خطاب میکند؛ نه "روحها" (3: 20). در عهد جدید، کلمه "روحها" برای توصیف فرشتگان و نیروهای شریر، مورد استفاده قرار گرفته است؛ و نه برای توصیف انسانها! واینطور بنظر میرسد که آیۀ 22 چنین مفهومی را در بر دارد. همچنین هیچ جای کلام گفته نشده که عیسی به ملاقات جهنم رفت. در اعمال 2: 31 میخوانیم که او به عالم اموات رفت. اما عالم اموات، جهنم نیست؛ بلکه عالم مُردگان است. عالم اموات مکان موقتی است که مُردگان آنجا انتظار قیامت را میکشند. مکاشفه 20: 11-15 تفاوت بین این دو را بخوبی مشخص میکند. جهنم مکان نهائی داوری گم شدگان است؛ اما عالم اموات مکانی است موقتی.

خداوند ما روح خود را به پدر سپرد و جان داد و حد فاصل مرگ و قیام خویش به عالم مُردگان رفت تا به موجودات روحانی (احتمالاً فرشتگان سقوط کرده ؛ یهودا 6) که احتمالاً قبل از طوفان نوح نیز وجود داشته اند؛ پیغامی ارائه نماید. آیه 20 قضیه را روشن میسازد. پطرس نمیگوید که او به این روح های در زندان چه میگوید؛ اما نمیتواند پیغام نجات باشد زیرا فرشتگان نمیتوانند نجات یابند (عبرانیان 2: 16). احتمالاً آن پیغام، اعلام پیروزی مسیح بر شیطان و تمام نیروهای شریرش بوده است (اول پطرس 3: 22؛ کولسیان 2: 15). از افسسیان 4: 8-10 اینچنین بنظر میرسد که مسیح به بهشت (لوقا 16: 20؛ 23: 43) رفت و تمام آنانی را که قبل از مرگش به او ایمان آورده بودند به بهشت ببَرَد. جزئیات آنچه اتفاق افتاده است در متن ارائه نشده اند. اما اکثر محققین کتاب مقدس معتقدند که عبارت "اسیری را به اسیری بُرد" را میتوان اینگونه تفسیر کرد.

بنابراین، با وجود همۀ آنچه گفته شد؛ کلام خدا بطور کامل مشخص نکرده است که مسیح دقیقاً در این سه روز، یعنی مابین مرگ و قیامش، چه کار میکرد. چنین بنظر میرسد که او پیروزی خود را بر فرشتگان سقوط کرده وبی ایمانان اعلام میکرد. آنچه را بطور یقین میتوانیم بدانیم این است که او در این مدت به مردم فرصت دوباره برای نجات نداد. هیچ جواب قطعی برای کار مسیح در فاصلۀ بین مرگ و قیامش وجود ندارد. شاید این یکی از اسرای است که تا به روز جلال آنرا درک نخواهیم نمود.

مزامیـــــر ۱۱۸ : ۲۴ این است روزی که خداوند ساخته است، بیایید......



مزامیـــــر ۱۱۸ : ۲۴

این است روزی که خداوند ساخته است، بیایید تا با هم شادی کنیم و آن را جشن بگیریم.

Wednesday, November 19, 2014

متی ۲۱ : ۹ آنگاه جمعیّتی كه از جلو می‌رفتند و آنها كه از عقب می‌آمدند فریاد می‌زدند ....


متی ۲۱ : ۹

آنگاه جمعیّتی كه از جلو می‌رفتند و آنها كه از عقب می‌آمدند فریاد می‌زدند و می‌گفتند: «سپاس باد بر پسر داوود! مبارک باد آن کسی‌که به نام خداوند می‌آید! خدای متعال او را مبارک سازد!»

Jesus....


Friday, November 14, 2014

خـــروج ۳ : ۱۴ خدا فرمود: «هستم آنکه هستم. به بنی‌اسرائیل....


خـــروج ۳ : ۱۴

خدا فرمود: «هستم آنکه هستم. به بنی‌اسرائیل بگو او كه 'هستم' نامیده می‌شود مرا نزد شما فرستاده است.

Wednesday, November 12, 2014

کارهـــای رســـولان ۴ : ۱۲ در هیچ‌كس دیگر، رستگاری نیست و در زیر آسمان ....


کارهـــای رســـولان ۴ : ۱۲

در هیچ‌كس دیگر، رستگاری نیست و در زیر آسمان هیچ نامی جز نام عیسی به مردم عطا نشده است تا به وسیلهٔ آن نجات یابیم

مزامیـــر ۳۳ : ۱۲ خوشا به حال ملّتی که خداوند، خدای ایشان است و خوشا به حال مردمی که خداوند آنها را برگزیده است


مزامیـــر ۳۳ : ۱۲

خوشا به حال ملّتی که خداوند، خدای ایشان است و خوشا به حال مردمی که خداوند آنها را برگزیده است

اول قرنتیــــان ۱۵ ۳۳: - ۳۴ ۳۳ گول نخورید، معاشران بد، اخلاق خوب را فاسد می‌سازند....



اول قرنتیــــان ۱۵ ۳۳: - ۳۴
۳۳ گول نخورید، معاشران بد، اخلاق خوب را فاسد می‌سازند.

۳۴ درست فكر كنید و دیگر گناه نكنید. زیرا بعضی از شما خدا را نمی‌شناسید و این را برای شرمساری شما می‌گویم
.

Monday, November 10, 2014

آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟ یا بوسیله ایمان و عمل؟


 آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟ یا بوسیله ایمان و عمل؟

 
شاید این مقوله یکی از مهمترین سؤالات الاهیات مسیحی باشد. همین پرسش باعث ایجاد نهضت اصلاحات وجدایی میان کلیساهای پروتستان و کاتولیک شد. این سئوال مبنای تفاوت کلیدی میان مسیحیت کتاب مقدسی و سایر فرقه های مسیحی است. آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است یا اینکه اعمال را نیز شامل میشود؟ آیا من فقط با ایمان به مسیح نجات یافته ام یا اینکه بوسیلۀ ایمان به مسیح و (اضافه بر آن) به کمک انجام بعضی ازاعمال خاص؟

سئوال راجع به نجات فقط بوسیلۀ ایمان و یا نجات بوسیلۀ ایمان و اعمال اغلب بوسیلۀ کسانی مطرح میشود که برایشان سخت است که میان قسمتهای مختلف کتاب مقدس ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند. رومیان 3: 28؛ 5: 1 و غلاطیان 3: 24 را با یعقوب 2: 24 مقایسه کنید. عدّه ای بعد از چنین مقایسه ای تفاوت را میان دیدگاه پولس (نجات بوسیله ایمان تنها) و یعقوب (نجات بوسیله ایمان و عمل) میدانند. واقعیت این است که پولس و یعقوب هیج تعارضی با یکدیگر ندارند. تنها اختلافی که شاید به عقیدۀ برخی میتواند وجود داشته باشد؛ پیرامون رابطۀ ایمان و عمل است. پولس به شکلی کاملاً جزمی اعلام میدارد که انسان فقط با ایمان عادل شمرده میشود (افسسیان 2: 8 -9) در حالی که یعقوب واضحاً تعلیم میدهد که نجات بوسیلۀ ایمان وعمل است. این مسئلۀ مُبرهَن میتواند با بررسی دقیق سخنان یعقوب پاسخ داده شود. یعقوب درواقع هر گونه اعتقادی را که مبنی بر ایمان بدون عمل باشد نفی میکند (یعقوب 2: 20–26). یعقوب نمیگوید که عادل شمرده شدگی بوسیلۀ ایمان و اعمال است بلکه میگوید که اگر کسی واقعاً عادل شمرده شده است، بطور قطع تغییرات و اعمال نیکویی را درحیات خود خواهد داشت. اگر شخصی ادعای ایمان کند اما هیچ عمل نیکویی در زندگی او یافت نشود، آنگاه یقیناً او هیچ ایمان واقعی در مسیح عیسی نداشته است (یعقوب 2: 14، 17 ، 20 ، 26).

پولس نیز در نوشته های خود همین مورد را خاطر نشان میسازد. ایمانداران باید در زندگی خود میوه های نیکوئی را داشته باشند که در غلاطیان 5: 22–23 ذکر شده اند. درست بعد از اینکه پولس در افسسیان 2: 8-9 اعلام میدارد که ما محض فیض نجات یافته ایم و نه از اعمال ، در افسسیان 2: 10 مدعی میشود که آفریده شده ایم برای کارهای نیکوئی که خدا از قبل مهیا نمود. پولس نیز از یک زندگی تغییر یافته همان انتظارات یعقوب را دارد. "پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازه ای است، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است" ( دوم قرنتیان 5: 17). تعلیم پولس و یعقوب در مورد نجات هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بلکه آنها یک منظور را با نگرشهای مختلفی بیان میکنند. پولس خیلی ساده ، بر عادل شمرده شدگی فقط با ایمان تأکید میکند در حالی که یعقوب بر این حقیقت تأکید دارد که ایمان در مسیح باید به اعمال نیکو منتهی شود.

مکاشفـــه ۱ : ۸ خداوند خدا می‌گوید: «من الف و یاء هستم، خداوند ...


مکاشفـــه ۱ : ۸

خداوند خدا می‌گوید: «من الف و یاء هستم، خداوند متعال كه بود و هست و خواهد آمد.»

امثـــــال ۱۶ : ۹ انسان در فکر خود نقشه‌ها می‌کشد، امّا ....


امثـــــال ۱۶ : ۹

انسان در فکر خود نقشه‌ها می‌کشد، امّا خداوند او را در انجام آنها هدایت می‌کند.

اول قرنتیــــان ۶ : ۱۹ - ۲۰ ۱۹ آیا نمی‌دانید بدن شما معبد روح‌القدس است كه ....


اول قرنتیــــان ۶ : ۱۹ - ۲۰

۱۹ آیا نمی‌دانید بدن شما معبد روح‌القدس است كه خداوند به شما بخشیده و در شما ساكن است؟ علاوه براین شما دیگر صاحب بدن خود نیستید،

۲۰ زیرا با قیمت گزافی خریده شده‌اید. پس بدنهای خود را برای جلال خدا بكار ببرید.

مزامیــــر ۳۷ : ۷ - ۸ ۷ در حضور خداوند ساکت باش و با صبر منتظر ........


مزامیــــر ۳۷ : ۷ - ۸

۷ در حضور خداوند ساکت باش و با صبر منتظر کار او باش. نگران کسانی‌که با حیله‌گری در زندگی موفّق می‌شوند، نباش.

۸ از خشم و غضب دوری کن تا به گناه گرفتار نگردی.

رومیــــان ۱ : ۱۶ - ۱۷ ۱۶ زیرا من از انجیل خِجِل نیستم؛ از آن رو كه انجیل، قدرت خداست .....


رومیــــان ۱ : ۱۶ - ۱۷

۱۶ زیرا من از انجیل خِجِل نیستم؛ از آن رو كه انجیل، قدرت خداست برای نجات هرکس كه به آن ایمان آورد، اول یهودیان و سپس غیر یهودیان.

۱۷ زیرا انجیل نشان می‌دهد كه خدا چگونه آدمیان را کاملاً نیک می‌شمارد و این پایهٔ ایمان و بر ایمان بنا شده است، چنانکه کتاب‌مقدّس می‌فرماید: «شخص نیكو به وسیلهٔ ایمان زندگی خواهد کرد.»

کولســـیان ۳ : ۱ - ۱۴ ۱ مگر شما با مسیح زنده نشده‌اید؟ پس در این صورت شما باید ...


کولســـیان ۳ : ۱ - ۱۴

۱ مگر شما با مسیح زنده نشده‌اید؟ پس در این صورت شما باید به چیزهای آسمانی، جایی‌که مسیح در آنجا در دست راست خدا نشسته است، دل ببندید.

۲ دربارهٔ آنچه در عالم بالا است بیندیشید، نه به آنچه بر روی زمین است.

۳ زیرا شما مرده‌اید و زندگی شما اكنون با مسیح در خدا پنهان است.

۴ وقتی مسیح كه زندگی ماست ظهور كند، شما نیز با او در شكوه و جلال ظهور خواهید كرد.

۵ بنابراین، تمایلات دنیوی یعنی زنا، ناپاكی، هوی و هوس، شهوت و طمع را (كه یک نوع بت‌پرستی است) در خود نابود سازید.

۶ به سبب این کارهاست كه افراد سركش گرفتار غضب خدا می‌شوند.

۷ زمانی‌که شما در آن وضع زندگی می‌کردید، کارهای شما نیز مانند دیگران بود.

۸ همچنین اكنون شما باید خشم، غیظ و بدخواهی را از دلهایتان و اهانت و حرفهای زشت را از لبهای خود به كلّی دور سازید.

۹ دیگر دروغ نگویید، زیرا با آن آدمی كه در سابق بودید و عادتهای او قطع رابطه کرده‌اید.

۱۰ و زندگی را به صورت انسان تازه‌ای شروع نموده‌اید -انسانی كه پیوسته در شباهت خالق خود به شكل تازه‌ای در می‌آید- تا رفته رفته به شناخت كامل خدا برسد.

۱۱ پس بین یونانی و یهودی، مختون و نامختون، بربری و وحشی، غلام و آزاد فرقی وجود ندارد، بلكه مسیح همه‌چیز است و در همه می‌باشد.

۱۲ پس شما كه برگزیدگان مقدّس و محبوب خدا هستید، خود را به دلسوزی، مهربانی، فروتنی، ملایمت و بردباری ملبّس سازید.

۱۳ متحمّل یكدیگر شوید. اگر از دیگران شِكوِه و شكایتی دارید، یكدیگر را عفو كنید و چنانکه خداوند شما را بخشیده است، شما نیز یكدیگر را ببخشید.

۱۴ به همهٔ اینها محبّت را اضافه كنید، زیرا محبّت همه‌چیز را به هم می‌پیوندد و تكمیل می‌کند.

اول یوحنـــــا ۴ : ۱۶ ما از محبّت خدا نسبت به خود آگاهیم و .....



اول یوحنـــــا ۴ : ۱۶

ما از محبّت خدا نسبت به خود آگاهیم و به آن اطمینان داریم. خدا محبّت است و هرکه با محبّت زندگی می‌کند، در خدا ساكن است و خدا در او.

Tuesday, November 4, 2014

آیا مسیحیان باید از شریعت عهد عتیق متابعت کنند؟



 آیا مسیحیان باید از شریعت عهد عتیق متابعت کنند؟

جواب: 
نکته کلیدی در رابطه با این موضوع، دانستن این حقیقت است که شریعت عهد عتیق به قوم اسرائیل داده شد؛ نه به مسیحیان. بعضی از قوانین شریعت (برای مثال، ده فرمان) به این جهت بود که یهودیان بدانند چگونه خداوند را اطاعت نموده و او را خشنود سازند. برخی نیز (فرایض قربانی)، به آنها نشان میداد که چطور خدا را عبادت کنند، بعضی نیز (قوانین مربوط به غذا و لباس) صرفاً به این لحاض مقرر شده بود تا میان یهودیان و سایر اقوام، تمایز ایجاد کنند. امروزه، هیچ کدام از قوانین شریعت عهد عتیق به ما مربوط نمیشود. مسیح با فدا ساختن جان خود بر روی صلیب، همۀ قوانین شریعت عهد عتیق را بکمال رسانید (رومیان 10: 4؛ غلاطیان 3 : 23-25؛ افسسیان 2 : 15).

به جای شریعت عهد عتیق ، ما تحت شریعت مسیح هستیم (غلاطیان 6 : 2) به این معنی که : "خداوند خدای خود را به همۀ دل وتمامی نفس و تمامی فکر خود محبت نما. این است حکم اول و اعظم. و دوم مثل آن است یعنی همسایه خود را مثل خود محبت نما. بدین دو حکم ، تمام تورات و صحف انبیا متعلق است." (متی 22: 37–40). اگر این دو امر را به انجام رسانیم ، همۀ آنچه را که مسیح از ما خواسته است انجام دادهایم. "زیرا همین است محبت خدا که احکام او را نگاه داریم و احکام او گران نیست" (اول یوحنا 5: 3). به لحاظ فنی ، حتی ده فرمان نیز برای ایمانداران قابل کاربُرد نیست. ولی با وجود این، 9 مورد از ده فرمان در عهد جدید تکرار شدهاند ( همه به غیر از فرمان نگاه داشتن روز سَبَت). پُر واضح است که اگر ما خداوند را دوست داشته باشیم، هرگز خدایان و بتهای غیر را عبادت نخواهیم نمود. و اگرنسبت به همسایه خود محبت داشته باشیم، هرگز آنان را بقتل نخواهیم رساند، به آنها دروغ نخواهیم گفت و نسبت به آنها زناکاری نخواهیم نمود و به متعلقات آنان طمع نخواهیم ورزید. بنابراین ما در زیر حکم شریعت عهد عتیق نیستیم . اگر ما وفادارانه، خداوند را محبت نموده و همسایهمان را نیز دوست داشته باشیم، همه چیز در جای خود قرار خواهد گرفت.