Wednesday, April 17, 2013

چشم پوشی مقامات تاجیک از شکایت پناهجوی ایرانی مسیحی از آزارجنسی


یک زن پ.ناهجوی مسیحی ایرانی در دوشنبه می‌گوید مقامات محلی از رسیدگی به شکایت او در باره این که یک تبعه تاجیکستان به وی قصد تجاوز کرده، خودداری کرده‌اند.
عاطفه‌ پیچند، یک زن ایرانی‌تبار ۲۷ ساله، طی هشت ماه اخیر همراه با شوهرش در تاجیکستان تحت حمایت کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در این کشور به سر می‌برد.
بی بی سی با بیان این مطلب خبر داد، عاطفه‌ پیچند و همسرش از نوکیشان مسیحی هستند و می‌گویند سال گذشته ایران را به دلایل مذهبی ترک کرده و می‌خواهند به کشوری امن و آسوده مهاجرت کنند.
وی در آغاز سال جاری به مقامات پلیس در شهر دوشنبه درباره این حادثه شکایت کرده بود. در شکایت او آمده است که یک شهروند تاجیکستان خود را به او راننده تاکسی معرفی کرده و پس از سوار شدن به ماشین قصد تجاوز به او را کرده است.
این شکایت را دادستانی نظامی شهر دوشنبه بررسی کرده است، زیرا در جریان تحقیقات مقدماتی آشکار شده که فرد متهم یک دانشجوی دانشکده نظامی وابسته به وزارت دفاع تاجیکستان بوده است.
پس از انجام تحقیقات مقدماتی دادستانی نظامی در نامه‌ای رسمی به عاطفه‌ پیچند گفته است که به دلیل "نبودن علامت‌های ترکیب جنایت" درخواست او در باره باز کردن پرونده جنایی علیه این تبعه تاجیک رد کرده است.
اما عاطفه‌ پیچند می‌گوید که مقامات تاجیک به قضیه او غیرعادلانه و مغرضانه نظر کرده‌اند و از رسیدگی کامل به این قضیه خودداری کرده‌اند.
وی معتقد است که به شکایت او به این خاطر رسیدگی جدی نشده که وی یک زن است و اینجا نسبت به زنان تبعیض می‌شود. همچنین، وی خود را پناهنده می‌داند که در حال حاظر از حمایت هیچ دولت و کشوری برخوردار نیست.
نمایندگان دادستانی نظامی شهر دوشنبه از شرح رسمی این قضیه به بی بی سی خودداری کردند. ولی آنها تأیید کردند که چنین شکایتی را از این زن پناهجوی ایرانی گرفته‌اند، هرچند نتوانسته‌اند ادعاهای او را ثابت کنند.
پیشنهاد 'دمگیری'
خانم پیچند می‌گوید یک روز او در خیابان باربد شهر دوشنبه منتظر وسایل مسافربری بود که یک خودرو در نزد او ایستاد. راننده راضی شده که او را تا مکان لازم در عوض مبلغی می‌برد.
اما پس از این که خانم پیچند سوار ماشین شده، راننده اتومبیل به او پیشنهاد "دم گرفتن" در عوض صد سامانی کرده و بدون رضایت وی ماشین را به سمت دیگر رانده است.
به گفته خانم پیچند، پس از آن که او از نیت راننده آگاه شده، تلاش کرده است به نحوی از ماشین فرار کند، ولی راننده درهای اتومبیل را به صورت اتوموتیک قفل کرده و تلاش کرده است به ناموس او دست‌درازی کند.
بنا به گفته خانم پیچند، او برای رهایی خود با راننده ماشین دست به گریبان شده و صورت او را گاز گرفته است. در این لحظه خودروی دیگر از عقب ماشینی که وی در آن گرفتار شده بود، نزدیک آمده و بوق زده است.
در این هنگام راننده برای لحظه‌ای از او غافل شده و عاطفه‌ توانسته است از این فرصت استفاده کند و از پنجره ماشین خود را به بیرون ‌اندازد و فرار کند. افرادی در نزدیکی او را دیده‌اند و کمکش کرده‌اند، تا به اداره پلیس رود و از این حادثه گزارش کند.
خانم پیچند این قضیه را به طور مفصل در شکایت نامه خود آورده، اما دادستانی گفته است که هیچ دلیلی برای اثبات سخنان او وجود ندارد.
به گفته مقامات دادستانی، روایت عاطفه‌ پیچند با آن چه راننده ماشین به آنها گفته، تفاوت داشته است. با این حال، معلوم نیست که با تکیه بر چه معیاری دادستانی حرف راننده مرد را پذیرفته و از ادعاهای این زن پناهجو صرف نظر کرده است.
این در حالیست که خانم پیچند می‌گوید، قبل از ارسال شکایت او به دادستانی نظامی مأموران پلیس محلی با راننده ملاقات داشته‌اند و در صحبت با مأموران پلیس راننده "گناه خود را اعتراف کرد" و مأموران از او خواسته‌اند، تا این "پسر جوان را ببخشد."
این زن پناهجوی مسیحی ایرانی می‌افزاید که راننده به او از طریق مأموران پلیس در عوض پس گرفتن شکایتش وعده پرداخت غرامت کرده، اما وی شکایت خود را پس نگرفته است.
خانم پیچند می‌گوید: "اگر این راننده بی‌گناه بود و جنایتی را مرتکب نشده بود، پس چرا او به من غرامت پولی پیشنهاد کرد؟ چرا پلیس‌ها اعتراف او را به عنوان دلیل ارتکاب جرم ثبت نکردند. پس از این همه، دادستانی به من نامه می‌نویسد که جنایتی صورت نگرفته است و برای آغاز پرونده جنایی دلایل کافی ندارند."
قضیه عاطفه‌ پیچند که پناهجویی خارجی در تاجیکستان است، از موارد نادر شکایات زنان در باره تجاوز و آزار و اذیتشان از سوی مردان است که مقامات از رسیدگی به آن خودداری کرده‌اند، ولی او می‌خواهد مردم در باره‌اش اطلاع یابند.
سکوت در باره تجاوز
مدافعان حقوق زنان در تاجیکستان می‌گویند که همه‌ روزه موارد زیاد آزار و اذیت زنان و تجاوز به آنها در این کشور صورت می‌گیرد، ولی در اینجا اکثر زنان و دختران از شکایت در باره تجاوز یا قصد تجاوز به مقامات انتظامی خودداری می‌کنند.
فشار اجتماعی، بی‌آبرویی و داغ ننگ، ترس از انتقام جویی و بی اعتمادی زنان نسبت به مقامات انتظامی در مورد رسیدگی به شکایاتشان موجب می‌شود که بسیاری از زنان و دختران آزاردیده و تجاوز شده در باره این گونه حوادث سکوت اختیار کنند.
از سوی دیگر، به گفته حقوقدان‌ها، قوانین تاجیکستان در زمینه جلوگیری از تجاوز و آزار و اذیت زنان کامل نیست و اثبات جرایم مربوط به تجاوز و یا آزار جنسی در چارچوب این قوانین معمولاً دشوار است، زیرا اکثر این جرایم در خلا و بدون شاهد صورت می‌گیرند و یا مردم کمتر حاضر می‌شوند در باره این گونه جرایم شهادت بدهند.
به گفته فعالان امور زنان، مأموران پلیس و دادستانی تاجیکستان نسبت به زن‌ها همیشه با چشم تبعیض می‌نگرند و معمولن به شکایات آنها در باره تجاوز و خشونت با بهانه "اثبات خود را نیافتن" خودداری می‌کنند.
در حالی که مقام‌های دادستانی نظامی تاجیکستان از رسیدگی به شکایت عاطفه‌ پیچند امتناع جسته‌اند، این زن پناهجوی ایرانی که در غربت بدون کار مناسب و در وضع اقتصادی ناگواری به سر می‌برد، می‌گوید که برای کرایه وکیل مدافع جهت پیگیری این قضیه سرمایه لازم در اختیار ندارد.
به گفته خانم پیچند، دولت تاجیکستان بارها به درخواست پناهندگی او و شوهرش که بیش از هشت ماه باز در اینجا به سر می‌برند، پاسخ رد داده است.
سعیدمومن کبیراف، وکیل مدافع آنها که از سوی کمیساریای عالی ساز مان ملل در امور پناهندگان پرونده آنها را در دادگاه‌های تاجیکستان پیگیری می‌کند، گفت که دو دادگاه در شهر دوشنبه درخواست پناهندگی آنها را رد کرده و قرار است دادگاه عالی در آینده نزدیک به بررسی این موضوع پردازد.

دل نوشته ایی از کشیش فرشید فتحی از زندان اوین


."خیلی وقت ها اینجا مرا مورد توهین و تحقیر و آزار قرار میدهند ولی هیچگاه به وجود مسیح درونم شک نکرده ام. بعضی ها تنهایم گذاشتند و بعضی دیگر از من فرار کردند، ولی من آنها را مطمئنن قضاوت و توبیخ  نخواهم کرد ...
 " فرشید فتحی" از نوكیشان مسیحی است که توسط دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس محكوم شد. دادگاه اتهام وی را اقدام علیه امنیت نظام، ارتباط با سازمان های خارجی و تبلیغ مذهبی عنوان نموده است. کشیش "فرشید فتحی" كه ماه‌های متمادی را در سلول انفرادی گذرانده تاكنون اجازه مرخصی به وی داده نشده ، "فرشید فتحی" متولد ۱۳۵۸ متاهل و دارای دو فرزند می باشد. فرشید در یورش گسترده و سازمان یافته به مسیحیان ایران در آستانه سال نو میلادی ( ۲۶ دسامبر ۲۰۱۰) ۵ دی ماه ۱۳۸۹ توسط نیروهای اطلاعات و امنیتی در تهران بازداشت شد. وی هم اکنون در حال سپری کردن حبس 6 ساله اش می باشد. همسر کشیش فرشید فتحی، در ماه دوم سال جدید میلادی به همراه دو فرزندش از ترکیه بعنوان پناهنده به کشور کانادا آمده اند.
چندی پیش نامه ایی منسوب به کشیش "فرشید فتحی" که برای پدرشان در ماه نوامبر سال گذشته نوشته بود به تازه گی در رسانه های انگلیسی زبان مسیحی منتشر شده است که تحریریه «محبت نیوز» لازم دید تا این دل نوشته کشیش زندانی را بفارسی نیز ترجمه تا در اختیار هموطنان مسیحی و دیگر کاربران فارسی زبان قرار گیرد . متن نامه منتشر شده به قرار ذیل میباشد:
پدر عزیزم،
« سلام و درود گرم و صمیمانه ام را که از دل تاریک زندان با نام عیسی مسیح برایت میفرستم پذیرا باش.
زمان طولانی از آخرین باری که صدایت را شنیدم میگذرد. اما با گوش جان دعاهای گرمت را که مرا از دوردست قوت میبخشد دریافت میکنم. روزهایم از پی هم برایم سخت و سخت تر میشوند ،اما هر روز بیشتر خود را در آغوش گرم و پر مهر خداوند احساس میکنم. این روزها تنهایی را با تمام وجودم تجربه میکنم ، در حالیکه با وجود خداوند هیچگاه تنها نیستم.
اغلب اوقات بعضی چیزها موجب تاثرم میشوند ولی هیجگاه به خود اجازه نداده ام که مغلوب غم و یاس شوم. خیلی وقت ها اینجا مرا مورد توهین و تحقیر و آزار قرار میدهند ولی هیچگاه به وجود مسیح درونم شک نکرده ام. بعضی ها تنهایم گذاشتند و بعضی دیگر از من فرار کردند، ولی من آنها را مطمئنن قضاوت و توبیخ نخواهم کرد، زیرا که خدا هیچگاه مرا تنها نگذاشته است.
اکنون ( در زمان انتشار نامه* ) 361 روز است که من در سلول زندان حبسم، بدون اینکه قادر به دیدن حتی طلوع آفتاب باشم ولی مهربانی خداوند را هر روز صبح دریافت میکنم. حرفهای بسیاری برای گفتن به شما دارم ولی فقط میخواهم بدانید که صمیمانه دوستتان دارم. و دلم برای شما ، برادرم ، عمه عزیزم و تمام خانواده حتی کودکان فامیلمان هم تنگ شده است. لطفن سلام مرا به عموی عزیزم هم برسانید، چونکه یقین دارم او نیز با تمام قدرت و از صمیم قلب برای من و خانواده ام دعایمان میکند.
بی شک من نمیتوانم برای چندین سال شما را ببینم و در کنارتان باشم ولی صدای پر مهر و نصیحت های جانانه تان همیشه آویزه گوشم است. امیدوارم که روزی بتونم دوباره شما را ببینم. اما اگر پدر آسمانیمان مرا به زندگی ابدی دعوت کند، لطفن مراقب خانواده ام بیش از پیش باشید ،مخصوصن فرزندانم که عزیزترین هستند برایم.
در این پرتگاهی که در حال گذر هستم، مانند جامی است که معبودم به من داده که من تا آخرش را بی توجه به فرجامش ،خواهم نوشید. آنچه مهم است اینکه من در معشوق زنده ام و معشوق در من .
دو تن از برادان مان اینجا به شما سلام دارند و همچنین دو تن از خواهران ایماندارمان که البته جدا از ما و در پس دیوارهای بلند زندانی اند. و من نیز همیشه برای شما و تمام خانواده عزیزمان دعا میکنم. لطفن سلام و درود صمیمانه مرا به تمام خواهران و برادرانی که من و خانواده ام را دعا میکنند برسانید و از طرف من به ایشان بفرمایید:
"در سرزمین ما دیگر درختان انجیر شکوفه نمیدهند و درختچه های زیتون خشک شدند. رمه ها از آخورهایشان رمیده شده اند. ولی ما هنوز در خداوندمان شاد و سرزنده زندگی میکنیم و از موهبت منجی مان خوشنودیم. زیرا که نه هیچ دیواری، نه سیم خارداری ،نه زندانی ، نه عذابی، نه دشمنی ،نه تنهایی و نه هیچ مرگی نمیتواند ما را از یکدیگر و خداوندمان جدا سازد."
با درود بی پایان در نام عیسی مسیح
فرشید

آثار شکنجه بر روی بدن کشیش سعید عابدینی در زندان اوین


نو.کیش مسیحی "سعید عابدینی"، که در زندان اوین دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقاد و ایمان مسیحی اش طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.

به گفته خانواده سعید عابدینی کشیش ایرانی مقیم  آمریکا که بخاطر عقاید و باورهای ایمانی خود در ایران زندانی شده، روی بدن او نشانه‌های شکنجه دیده می‌شود.
 روز در مطلبی به نقل از خبرگزاری فاکس نیوز خبر داد،  نوکیش مسیحی "سعید عابدینی"، 32 ساله، مقیم  آمریکا که در ایران دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقادش به مسیحیت طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.
نغمه، همسر عابدینی می‌گوید: "نمی‌توانم بگویم چقدر نگران وضعیت فیزیکی و سلامت روحی سعید هستم."
نغمه به همراه دو فرزندشان در آیداهو زندگی می‌کند و اخبار را تنها از طریق خانواده‌اش در ایران دریافت می‌کند.
او می‌گوید: "او مدام مورد حمله قرار می‌گیرد و تهدید می‌شود. دولت ایران باید بداند ما می‌دانیم آنها با سعید در زندان اوین چکار می‌کنند. ما باید صدایمان را بلندتر کنیم تا سعید به سلامت به خانه در آمریکا بازگردد."
هفته گذشته فاکس نیوز گزارش داد که مقامات ایرانی به عابدینی قول مراقبت پزشکی داده بودند و او را به بیمارستان بردند اما بدون درمان پزشکی او را دوباره بازگرداندند. به گفته وکیل او، مقامات ایرانی به او گفته‌اند ممکن است دو ماه دیگر طول بکشد تا درمان پزشکی دریافت بکند.
جوردن سکولو، مدیر مرکز قانون و عدالت آمریکا گفت: "چنین تاخیری غیرانسانی و نقض آشکار تعهدات بین‌المللی ایران است. علاوه بر اینکه به سعید مراقبت پزشکی مورد نیاز او را نمی‌دهند، حالا به نظر می‌رسد که مقامات آزار و اذیت جسمی او را نیز بیشتر کرده‌اند. تهدید مداوم در این مورد که او ممکن است به خاطر جراحات داخلی یا توسط هم‌بندهای خود کشته شود فشار زیادی به او می‌آورد."
کشیش زندانی سعید عابدینی همچنین به خانواده‌اش گفته، هم‌بندهایش که به نظر می‌رسد با پلیس اطلاعات ایران ارتباط دارند او را تهدید کرده‌اند که شبانه خفه‌اش می‌کنند و مرگش را تصادفی جلوه می‌دهند. عابدینی در نامه اخیر خود از زندان نوشته که نمی‌تواند خود را پس از تمام شکنجه‌ها بشناسد: "موهایم تراشیده شده، زیر چشمهایم سه برابر باد کرده، صورتم هم باد کرده، ریشم بلند شده."
سعید عابدینی در سال 2005 بازداشت اما پس از دادن تعهد آزاد شد. وقتی او در تابستان گذشته همسر و فرزندانش را ترک کرد و برای ساخت یک پرورشگاه به ایران بازگشت، پلیس او را از اتوبوس پیاده و دستگیر کرد. او پس از ماه‌ها بازداشت بدون تفهیم اتهام، در ماه ژانویه به هشت سال زندان محکوم شد.
خانواده و وکلای او به وزارت امور خارجه آمریکا و دیگر گروه‌های دولتی و خصوصی فشار می‌آورند که آزادی او را تسهیل کنند. به رغم این‌که هفته گذشته مقامات قضایی بار دیگر درخواست تجدیدنظر عابدینی را رد کرده‌اند، وکلای او به امید آزادیش به فشار آوردن ادامه می دهند.