Thursday, January 29, 2015

دعای گناهکار چیست؟


 دعای گناهکار چیست؟


 هنگامی که شخص گناهکار عمیقاً درک میکند گناهکار است و احتیاج به نجات دهنده دارد، در حضور خدا دعا می کند تا آمرزیده شده حیات جاودانی بیابد. این دعا، دعای گناهکار نام دارد. دعای گناهکار، به خودی خود چیزی را عوض نمی کند. این دعا زمانی مؤثر است که بیانگر شناخت، درک، و ایمان شخص از گناه و احتیاجش به نجات (در مسیح) باشد.

اولین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص فهمیده باشد که گناهکار است. رومیان 10:3 می گوید: " چنانکه مکتوب است "کسی عادل نیست، یکی هم نی." کتابمقدس بطور واضح تعلیم می دهد که همۀ ما گناه کرده ایم، و بخاطر گناهکار بودنمان، همۀ ما مُحتاج رحمت و آمرزش الهی می باشیم (تیطس 5:3ـ7) زیرا گناه ما را مستحق مجازات ابدی کرده است (متی 46:25). دعای گناهکار در واقع خواستۀ پر التماس یک گناهکار است که از خدا می طلبد، به عوض اینکه او را بخاطر گناهانش مورد غضب و داوری قرار دهد، فیض و رحمت الهی به او عطا نماید.

دومین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص گناهکار آنچه را که خدا برای معالجۀ وضعیت گناه آلود و مُهلک ما انجام داده است، درک کرده باشد. خدا جسم پوشید و در شخص عیسی مسیح قالب انسانی بخود گرفت (یوحنا 1:1 ، 14). در حالی که زندگی زمینی وی مقدس و بدون گناه بود، تعالیمش در مورد خدا بود (یوحنا 46:8 ؛ دوم قرنتیان 21:5). او به جای ما بر روی صلیب مُرد و بدین وسیله مجازاتی را که ما مستحق آن بودیم، بر خود گرفت (رومیان 8:5). عیسی مسیح، پس از مَرگ، از مُردگان برخاست و بدین ترتیب پیروزی خود را بر گناه و مَرگ و جهنم ثابت نمود (کولسیان 15:2 ؛ اول قرنتیان باب 15). با در نظر گرفتن مطالبی که گفته شد، اگر ما فقط به عیسی مسیح ایمان آوریم، آمرزش گناهان و وعدۀ حیات ابدی به ما داده خواهد شد. در نهایت آنچه ما باید انجام دهیم این است که ایمان آوریم او به جای ما مُرد و روز سوم از مُردگان قیام نمود (رومیان 9:10ـ10). نجات ما تنها توسط فیض خدا، فقط به وسیلۀ ایمان، و تنها از طریق عیسی مسیح میسّر است. در افسسیان 8:2 می خوانیم: " زیرا که محض فیض نجات یافته اید؛ بوسیلۀ ایمان. و این از شما نیست بلکه بخشش خداست."

گفتن دعای گناهکار فقط راهی است برای اینکه شخص گناهکار در حضور خدا اقرار می کند که برای نجات یافتن تنها به عیسی مسیح اعتماد دارد. "کلمات" و یا "دعای سحرآمیزی" وجود ندارد که باعث نجات شما بشود. تنها و تنها ایمان به مَرگ و قیام عیسی مسیح است که قادر است ما را نجات ببخشد. اگر شما واقعاً مفهوم گناهکار بودن و احتیاج خود به نجات را درک کرده اید، می توانید از نمونه دعای زیر به عنوان " دعای گناهکار،" برای ابراز ایمان خود استفاده کنید.

"خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."

امین حکمت آرا

Monday, January 19, 2015

چه وقت و چگونه کتاب مقدس درست شد؟

 چه وقت و چگونه کتاب مقدس درست شد؟

جواب: 
کلمة "بنیاد" برای کتابهایی استفاده می شود که با الهام روح خدا نوشته شده اند و جزئی از کتاب مقدس هستند. تعیین این بنیاد اول بوسیلة روحانیون و معلمان یهودی و بعدها بوسیلة مسیحیان اولیه بود. در نهایت، خدا بود که تصمیم گرفت چه کتابهایی در کتاب مقدس بیاید. یک کتاب از وقتی خدا نوشتن آنرا الهام می کرد جزئی از بنیان می شد. در واقع خدا پیروانش را متقاعد می کرد چه کتابهایی جزو کتاب مقدس باشند.

در مقایسه با عهد جدید، اختلاف کمتری دربارة بنیاد عهد عتیق بود. یهودیان مومن انبیای خدا را تشخیص می دادند و نوشته های آنها را بعنوان الهام خدا قبول می کردند. در حالیکه بحث های غیر قابل انکاری هم دربارة بنیاد عهد عتیق تا 250 سال بعد از میلاد مسیح وجود داشت، اما دربارة بنیاد کتاب مقدس یهودیان تقریبا توافق جهانی بود. تنها موردی که تا به امروز باقی ماند بحث بربعضی نوشته های خارج از کتاب مقدس است (آپو کریفا). عدة زیادی از معلمان یهود آنها را مدارک خوب مذهبی و تاریخی می دانند، اما نه در سطح کتاب مقدس.

در مورد عهد جدید، مراحل تشخیص و جمع آوری در قرن اول کلیسای مسیحی شروع شد. در همان اوایل، بعضی از کتب عهد جدید مشخص شدند. پولس نوشته های لوقا را هم اقتدار با عهد عتیق معرفی کرد (1 تیموتاووس 5 : 18، خروج 25 : 4 و لوقا 10: 7). پطرس نوشته های پولس را بعنوان کلام خدا اعلام کرد (2 پطرس 3 : 15-16). بعضی از کتابهای عهد جدید در بین کلیساها می گشتند (کولسیان 4 : 16، 1 تسالونیکیان 5 : 27). رهبر مسیحیان در آن زمان حداقل به هشت کتاب عهد جدید اشاره کرد (95 سال بعد از میلاد مسیح). تئوفوروس یکی از اولین رهبران مسیحیت هفت کتاب عهد جدید را معرفی کرد (115 سال بعد از میلاد مسیح). پولیکارپ یکی از شاگردان یوحنای رسول، 15 کتاب را معرفی کرد (108 سال بعد از میلاد مسیح). بعدها، ایرِنائوس یکی دیگر از پدران کلیسای اولیه 21 کتاب را ذکر کرد (185 سال بعد از میلاد مسیح). هیپولیتوس 22 کتاب را مشخص کرد (170-235 سال بعد از میلاد مسیح). کتابهای عهد جدید که از همه بیشتر دربارة آنها بحث بود، عبرانیان، یعقوب، 2 پطرس، 2 یوحنا، و 3 یوحنا بودند.

اولین "بنیاد" اصل موراتورین بود، که در سال 170 بعد از میلاد مسیح به انجام رسید. اصل موراتورین همة کتابهای عهد جدید بود بغیر از عبرانیان، یعقوب، و 3 یوحنا. در سال 363 بعد از میلاد مسیح مجتمع لاودکیه که مشتمل بر 30 رهبر بود اعلام کرد که فقط عهد عتیق (به همراه آپوکریفا) و 27 کتاب عهد جدید باید در کلیساها خوانده شوند. مجتمع هیپو که مجتمع کلیسای آفریقایی بود (در سال 393 بعد از میلاد مسیح) و مجتمع کارتِج (در سال 397 بعد از میلاد مسیح) هم همان 27 کتاب را بعنوان کلام خدا تایید کردند.

این مجتمع ها اصول مشابهی را برای تعیین اینکه کدام کتابهای عهد جدید حقیقتا از الهام روح خدا هستند، دنبال می کردند: 1) آیا نویسندة آن از حواریون یا بسیار نزدیک به حواریون بود؟ 2) آیا کتاب از طرف عدة زیادی در بدن مسیح مورد قبول است؟ 3) آیا کتاب در هماهنگی با اصول ایمان و تعالیم اولیه هست؟ 4) آیا کتاب از استاندارد بالای اخلاقی و ارزشهای روحانی که نشاندهندة کار روح القدس است، بهره مند می باشد؟ دوباره، بسیار مهم است که بیاد داشته باشیم کلیسا "بنیاد" را تعیین نکرد. هیچ مجتمع کلیسای اولیه این تصمیم را نگرفت. تنها خدا بود که تعیین کرد چه کتابهایی در کتاب مقدس باشد. درواقع خدا تصمیم گرفت و آنرا به پیروانش القاء کرد. انسان در مراحل جمع آوری کتابهای کتاب مقدس دچار اشتباه می شود، اما خدا با قدرت خود و علی رغم سرسختیها و اهمال کاریهای انسان، باعث شد که کلیسای اولیه کتابهایی را که او الهام کرده بود بشناسند.

Wednesday, January 14, 2015

معنی اینکه انسان به شباهت خدا آفریده شده است یعنی چه؟ (پیدایش 1: 26-27)


 معنی اینکه انسان شبیه به خدا آفریده شده  یعنی چه؟ 

 
در روز آخر پیدایش، خدا گفت، "آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم" (پیدایش 1: 26-27). بنابراین، او کارش را با یک "لمس شخصی" تمام کرد. خداوند خدا پس آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی روح حیات دمید و آدم نفس زنده شد (پیدایش 2:7). به این ترتیب، انسان در بین تمام مخلوقات خدا منحصر بفرد است که هم بدن مادی دارد و هم جان/ روح که غیر مادیست.

"شباهت به" یا "مثل" خدا، به زبان ساده یعنی ما شبیه خدا آفریده شده ایم. آدم از نظر داشتن خون و جسم شبیه خدا نبود. کلام خدا می گوید که "خدا روح است" (یوحنا 4 :24) بنابراین بدن جسمانی ندارد. اما بدن آدم منعکس کنندة این خصوصیت خدا بود که سلامتی کامل داشت و مرگ بر او تسلط نداشت.

شباهت به خدا در مورد قسمت غیرمادی انسان است. این انسان را از دنیای حیوانات جدا می کند و او را برای حکومت بر زمین که مقصود خدا بود مناسب می سازد (پیدایش 1: 28)، و او را قادر می کند که با خالقش بتواند رابطه بر قرار کند. این شباهت، شباهتی فکری، اخلاقی، و اجتماعیست.

از نظر فکری، انسان موجودی منطقی و صاحب اراده است. بعبارت دیگر، انسان می تواند دلیل بیاورد و می تواند انتخاب کند. این انعکاسی از هوش و آزادی خداست. هر وقت کسی چیزی اختراع می کند، کتابی می نویسد، نقاشی می کشد، از یک سمفونی لذت می برد، جمع و تفریق می کند، و یا برای حیوانش اسم انتخاب می کند، این حقیقت را بیان می کند که ما به شباهت خدا آفریده شده ایم.

از نظر اخلاقی، انسان عادل و بیگناه آفریده شد، یعنی انعکاسی از عدالت و قدوسیت خدا. خدا هر آنچه را که آفریده بود دید (منجمله انسان را) و آنرا "بسیار نیکو" خواند (پیدایش 1: 31). وجدان ما یا قطب نمای اخلاقی ما علامت و در پایی از حالت اولیة ماست. هر وقت که کسی قانونی را می نویسد، از بدی منع می کند و خوبی را تشویق می نماید، و یا احساس گناه می کند، این حقیقت را تایید می کند که ما به شباهت خدا آفریده شده ایم.

از نظر اجتماعی، انسان برای مشارکت آفریده شد. این انعکاسیست از طبیعت سه جانبه (تثلیث) و محبت خدا. در باغ عدن، مشارکت اولیة آدم با خدا بود (پیدایش 3: 8 دربارة مشارکت با خداست)، "و خدا اولین زن را آفرید چون خداوند خدا گفت خوب نیست که آدم تنها باشد" (پیدایش 2 : 18). هر وقت کسی ازدواج می کند، دوستی پیدا می کند، بچه ای را بغل می کند، یا به کلیسا می رود، این حقیقت را نشان می دهد که ما به شباهت خدا آفریده شده ایم. 

قسمتی از اینکه ما شبیه خدا آفریده شده ایم این است که آدم قدرت اختیار آزاد را داشت. اگر چه به او طبیعت عادل داده شده بود، اما آدم انتخاب بدی کرد و بر علیه خالقش قیام نمود. با اینکار، آدم شباهت به خدا را در خود خراب کرد، و این شباهت خراب را به نسلهای بعد منتقل نمود (رومیان 5: 12). امروزه، ما هنوز شباهت خدا را با خود حمل می کنیم (یعقوب 3: 9)، اما زخمهای گناه را هم حامل هستیم و از نظر فکری، اخلاقی، اجتماعی، و جسمانی، ما اثرات گناه را از خود نشان می دهیم.

خبر خوش این است که وقتی خدا شخصی را نجات می دهد، شروع به احیای شباهت اولیة او به خدا می نماید، در واقع یک خلقت جدید بوجود می آورد، انسانیت تازه که در عدالت و قدوسیت حقیقی به شباهت خداست (افسسیان 4: 24). این نجات تنها بوسیلة فیض خدا از طریق ایمان به عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة ما از گناهی که ما را از خدا جدا کرده امکانپزیر است (افسسیان 2: 8-9). از طریق مسیح، ما خلقت تازه داریم، خلقتی که به شباهت خداست (2 قرنتیان 5: 17).

امین حکمت آرا

Wednesday, January 7, 2015

دوم سموئیـــل ۲۲ : ۱۷ خداوند دستش را از آسمان دراز کرد و مرا برگرفت؛ و از آبهای عمیق مرا بیرون کشید.

دوم سموئیـــل ۲۲ : ۱۷
خداوند دستش را از آسمان دراز کرد و مرا برگرفت؛ و از آبهای عمیق مرا بیرون کشید.

حبقوق ۲ : ۳ این رؤیا اکنون اتّفاق نمی‌افتد، امّا در وقت معیّن اتّفاق خواهد افتاد و زمان آن بزودی خواهد رسید. آنچه را که به تو نشان می‌دهم حتماً واقع خواهد شد. شاید تا وقوع آن مدّت زیادی طول بکشد، ولی منتظر باش، زیرا وقوع آن حتمی و بدون تأخیر است.


حبقوق ۲ : ۳

این رؤیا اکنون اتّفاق نمی‌افتد، امّا در وقت معیّن اتّفاق خواهد افتاد و زمان آن بزودی خواهد رسید. آنچه را که به تو نشان می‌دهم حتماً واقع خواهد شد. شاید تا وقوع آن مدّت زیادی طول بکشد، ولی منتظر باش، زیرا وقوع آن حتمی و بدون تأخیر است.

یوحنـــــا ۱۵ : ۱۳ محبّتی بزرگتر از این نیست كه کسی جان خود را فدای دوستان خود كند.


یوحنـــــا ۱۵ : ۱۳

محبّتی بزرگتر از این نیست كه کسی جان خود را فدای دوستان خود كند.

مرقس ۱۰ : ۱۴ وقتی عیسی این را دید ناراحت شده به شاگردان فرمود: «بگذارید بچّه‌‌ها پیش من بیایند، مانع آنها نشوید چون پادشاهی خدا به چنین كسانی تعلّق دارد.


مرقس ۱۰ : ۱۴

وقتی عیسی این را دید ناراحت شده به شاگردان فرمود: «بگذارید بچّه‌‌ها پیش من بیایند، مانع آنها نشوید چون پادشاهی خدا به چنین كسانی تعلّق دارد.

مزامیـــــر ۱۵۰ : ۴ او را با دف و رقص ستایش کنید. او را با چنگ و نی ستایش کنید


مزامیـــــر ۱۵۰ : ۴

او را با دف و رقص ستایش کنید. او را با چنگ و نی ستایش کنید

Tuesday, January 6, 2015

یوحنا باب ۴ ۲۴ خدا روح‌ است‌ و هر که‌ او را پرستش‌ کند می‌باید به‌ روح‌ و راستی‌ بپرستد.”

 یوحنا   باب ۴
 ۲۳ لیکن‌ ساعتی‌ می‌آید بلکه‌ الان‌ است‌ که‌ در آن پرستندگان حقیقی‌ پدر را به‌ روح‌ و راستی‌ پرستش‌ خواهند کرد زیرا که‌ پدر مثل‌ این‌ پرستندگان‌ خود را طالب‌ است‌.  ۲۴ خدا روح‌ است‌ و هر که‌ او را پرستش‌ کند می‌باید به‌ روح‌ و راستی‌ بپرستد.” 

افسسیان باب ۴ ۳۲ با یگدیگر مهربان‌ باشید و رحیم‌ و همدیگر را عفو نمایید چنانکه‌ خدا در مسیح‌ شما را هم‌ آمرزیده‌ است‌.

افسسیان   باب ۴
  با یگدیگر مهربان‌ باشید و رحیم‌ و همدیگر را عفو نمایید چنانکه‌ خدا در مسیح‌ شما را هم‌ آمرزیده‌ است‌. 

Thursday, January 1, 2015

جهان بینی یک مسیحی چیست؟


 جهان بینی یک مسیحی چیست؟

 
یک "جهان بینی" اشاره به یک نقطه نظر مخصوص دربارة مفهوم کامل و کلی از دنیاست. جهان بینی یک شخص یعنی "تصویر بزرگی" که او از هماهنگی تمام اعتقاداتش دربارة دنیا دارد. درواقع این روش درک شخص از واقعیتهاست. جهان بینی یک شخص پایة تمام تصمیمات روزانة او و بنابراین بسیار مهم است. 

در نظر بگیرید چند نفر به یک سیب که روی میز گذاشته شده است نگاه می کنند. یک گیاه شناس به آن سیب نگاه می کند و آنرا در بین گیاهان رده بندی می کند. یک هنرمند آنرا جسم جامد و بیحرکتی می بیند و از روی آن نقاشی می کند. یک میوه فروش به آن بعنوان کالا نگاه می کند و از آن صورت برداری می کند. یک بچه به آن بعنوان خوراکی نگاه می کند و آنرا می خورد. اینکه ما به هر موقعیتی چطور نگاه می کنیم، بستگی به این دارد که در کل به جهان چطور نگاه می کنیم. هر جهان بینی، مسیحی و غیر مسیحی، حداقل با این سه سوال روبروست.

1) ما از کجا آمدیم؟ (وچرا اینجا هستیم؟)
2) دنیا چه مشکلی دارد؟
3) ما چطور می توانیم این مشکل را حل کنیم؟

امروزه جهان بینی اکثریت مردم پرستش طبیعت است، که به این سه سوال اینطور جواب می دهد. 1) ما نتیجة عمل تصادفی طبیعت هستیم و مقصود خاصی در پیدایش ما وجود ندارد. 2) ما به طبیعت آنطور که باید احترام نمی گذاریم. 3) ما باید دنیا را از طریق شناخت محیط زیست و احیای آن نجات بدهیم. جهان بینی یک طبیعت پرست باعث خیلی از فلسفه های مربوط به آن می شود مثل اصول اخلاقی نسبی، مسئول بودن انسان برای معنی دادن به زندگی خودش، قبول هر ایده ای که نتیجه می دهد، و فراهم کردن محیط و زندگی ایده ال. 

جهان بینی یک مسیحی، به این سه سوال اینطور جواب می دهد. 1) ما مخلوق خدا هستیم، آفریده شده ایم که به دنیا حکومت کنیم و با خدا مشارکت داشته باشیم (پیدایش 1: 27-28 و 2: 15). 2) ما به خدا گناه کرده ایم و همة دنیا را به لعنت گرفتار کرده ایم (پیدایش 3). 3) خدا خودش دنیا را بوسیلة قربانی پسرش عیسی مسیح و پرداخت کفاره، نجات داده است (پیدایش 3: 15، لوقا 19: 10)، و او روزی خلقت را به حالت کامل اولیه اش احیا خواهد کرد (اشعیا 65: 17-25). جهان بینی مسیحی ما را به ایمان به اصول اخلاقی ثابت، معجزات، اصالت انسانی، و امکان نجات هدایت می کند. 

خیلی مهم است که بیاد داشته باشیم یک جهان بینی کلی و جامع است و در همة ابعاد زندگی اثر می گذارد، از پول گرفته تا اصول اخلاقی، و از سیاست تا هنر. مسیحیت حقیقی چیزی بیشتر از یک مشت عقاید است که برای استفاده در کلیسا بکار می رود. مسیحیت آنطور که در کتاب مقدس درس می دهد خودش یک جهان بینیست. کتاب مقدس هرگز زندگی مذهبی و زندگی دنیوی را جدا نمی کند، زندگی مسیحی تنها زندگی است که وجود دارد. عیسی دربارة خودش ادعا کرد که او "راه و راستی و حیات" است (یوحنا 14: 6) و با چنین ادعایی، جهان بینی ما شد.

امین حکمت آرا