بیداری روحانی
بسیاری از آنانی که برای نخستین بار نزد مسیح میآیند و به او ایمان میآورند، عمیقا احساس خوشی، محبت و آزادی میکنند. آنان خود را به عیسی نزدیک احساس میکنند. قلب آنان در اشتیاق به خدمت او میسوزد. اما با گذشت زمان، شور و شوق ابتدایی آنان به تدریج کاهش یافته، اغلب دیگر اثری از آن دیده نمیشود. چرا چنین میشود؟ چه اتفاقی میافتد؟ ما چگونه میتوانیم تجارب اولیه روحانی خود را مجددا تجربه کنیم؟
در زندگی مسیحی ما، مشکلی بزرگتر از این نیست که شور وشوق و محبتمان نسبت به عیسی کم شود. عیسی این سخنان هراس آور را خطاب به کلیسای افسس بر زبان آورد: «لکن بحثی بر تو دارم که محبت نخستین خود را ترک کردهای. پس بخاطر آر که از کجا افتادهای و توبه کن و اعمال نخست را بعمل آور والا بزودی نزد تو میآیم و چراغدانت را ازمکانش نقل میکنم» (مکاشفه ۲: ۴-۵).
هرگاه شخصی ملکوت ظلمت شیطان را ترک میکند و توسط ایمان به مسیح وارد ملکوت خدا میشود، شیطان بسیار خشمگین میگردد. بنابراین، از لحظهای که شخصی مسیحی میشود، شیطان با هر سلاحی که در اختیار دارد، او را مورد حمله قرار میدهد. هدف اصلی شیطان این است که محبت ایماندار را نسبت به عیسی از بین ببرد. او میداند که نمیتواند یک ایماندار را از دستان عیسی برباید (یوحنا ۱۰: ۲۸)، اما میتواند او را به ایمانداری غیر موثر تبدیل کند و او را به شخصی عاری از محبت و نشاط تبدیل سازد. و او اغلب موفق به انجام این کار میشود.
به همین جهت، ما اغلب نیاز داریم تا از نظر روحانی بیدار شویم. و این امر نه تنها نیاز اشخاص است، بلکه کلیساها نیز به چنین بیداریی نیاز دارند. ما باید پیوسته خود را تفتیش نماییم. آیا ما عیسی را بیش از هر چیز دیگر در جهان دوست داریم (مرقس ۱۲: ۳۰)؟ آیا ملکوت خدا را قبل از هر چیز دیگری میطلبیم (متی ۶: ۳۳)؟ آیا ما با دیگر خواهران و برادران مسیحی خود در محبت و مشارکت کامل به سر میبریم (اول یوحنا ۱: ۷، ۴: ۲۰)؟ آیا هر روزه ثمره روحالقدس را در زندگی خود تجربه میکنیم (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳)؟ آیا در زندگی ما قدرت روحانی وجود دارد؟ در کلیسای ما چطور (لوقا ۲۴: ۴۹؛ اعمال ۱: ۸)؟ اگر پاسخ هر یک از این سوالات منفی باشد، پیدا است که به بیداری روحانی و تجدید حیات نیاز داریم.
یکی از دلایل اصلی مطالعه کلام خدا این است که تجدید حیات و بیداری روحانی را تجربه کنیم. یکی از دلایل نوشته شدن این کتاب تفسیر نیز همین است. هنگامی که این تفسیر را مطالعه میکنید، دعای شما این باشد که کلام خدا برای شما معنی و قدرت جدیدی بیابد و مانند چشمه حیات در قلبتان جاری شود. هنگامی که این کتاب تفسیر را مطالعه میکنید، برای بیداری در قلبتان و کلیسایتان دعا کنید.
اکنون بیایید به موضوع بیداری روحانی نگاهی بیندازیم. قبل از هر چیز، ببینیم بیداری روحانی چیست؟ بیداری روحانی احیا شدن محبت نخستینمان نسبت به مسیح است. بیداری روحانی به معنی سلوک کردن در نور همراه با عیسی است و نیز به این معنی است که به او اجازه بدهیم که در ما زندگی کند. بیداری روحانی به معنی بازگشت به حالت سلامت روحانی پس از یک دوران ضعف و رکود است. بیداری روحانی به معنی تصدیق گناهانمان و درخواست از عیسی به جهت آمرزش و پاک شدن است. بیداری روحانی به معنی سپردن عنان بخشهای مختلف زندگی مان به دستهای عیسی است.
بیداری روحانی زمان جد و جهد عمیق روحانی است. با وجود این، بیداری روحانی به معنی غرق شدن در عواطف افسار گسیخته نیست؛ بلکه زمان دعا، تعمق و ارزیابی عمیق وضعیت روحانی خویشتن میباشد؛ و نیز زمان نزدیک شدن به عیسی است. بیداری روحانی همچنین زمان عیان شدن دو رویی و خود فریبی ما است. بیداری روحانی زمان آشکار شدن نزاع، روحیه عیب جویی و تلخی در کلیسا و نیز زمان توبه کردن از آنها است. بیداری روحانی زمان وقوع تغیرات عمیق در ما است به گونهای که دیگران تحت تاثیر قرار گیرند و جذب مسیح شوند. علاوه بر همه اینها، بیداری روحانی زمان نازل شدن قدرتمندانه روحالقدس بر ما است تا هم در ما و هم در کلیسا عمل کند. بیداری روحانی چگونه آغاز میشود؟ بیداری روحانی تقریبا همیشه با آگاهی از گناهان و اعتراف به آنها آغاز میشود. وجود گناه یکی از دلایلی است که وقوع بیداری روحانی را اجتناب ناپذیر میسازد. روش اصلی شیطان، وسوسه ما به گناه کردن است. هنگامی که ما گناه میکنیم، از خدا جدا میشویم و روح قدوس خدا را در درون خود محزون میسازیم. در این حالت، مشارکت ما با عیسی قطع میشود و ما خوشی، آرامش و قدرت خود را از دست میدهیم. اگر گناهی در ما نباشد، نیازی به بیداری روحانی نخواهیم داشت. بنابراین، بیداری روحانی با تصدیق گناهان و اعتراف به آنها آغاز میشود.
ما دوست نداریم خود را گناهکار به حساب بیاوریم. ما گناهان خود را تقلیل میدهیم و حتی گاهی وجود آنها را هم انکار میکنیم. گاه وضعیت ما به وضعیت آن جوان ثروتمند میماند که به عیسی گفت از دوران کودکی همه احکام را حفظ کرده است (مرقس ۱۰: ۱۷-۲۱). او اطمینان داشت که هیچ گناهی در زندگیاش نیست!
اما حتی اگر ما گناه خود را نبینیم، خدا همه چیز را میبیند. گناه صرفا زیر پا گذاشتن یک حکم الهی نیست. هر آنچه که با اراده مکشوف شده خدا در کتاب مقدس تضاد داشته باشد، گناه محسوب میشود. به این ترتیب، گناه شامل برخوردها و نگرشهای نادرست نیز میشود، یعنی شامل خود پرستی، غرور، حسادت، طمع، رنجش و تلخی، اضطراب و بی وفایی. گناه تنها به معنی انجام عمل نادرست نیست، بلکه به معنی انجام ندادن عمل صحیح نیز میباشد (یعقوب ۴: ۱۷). گناه به معنی دوست نداشتن خدا با تمامی دل و تمامی جان و تمامی فکر و تمامی قوت است (مرقس ۱۲: ۳۰). گناه به معنی دوست نداشتن همسایه مان همچون نفس خودمان میباشد (مرقس ۱۲: ۳۱). گناه به معنی عدم مقاومت تا آخر است (مرقس ۱۳: ۱۳). گناه به معنی نرساندن پیام انجیل به دیگران است، در شرایطی که فرصت انجامش را داریم (اول پطرس ۳: ۱۵). گناه به معنی عدم رسیدگی به نیاز برادرمان است (متی ۲۵: ۴۱-۴۵). با این اوصاف، چه کسی از میان ما میتواند بگوید که گناهی در زندگیاش نیست (اول یوحنا ۱: ۸)؟
بنابراین، نخستین گام در بیداری روحانی، اعتراف کردن به گناهانمان است. بیایید بهایی را که عیسی برای پاک کردن ما از گناهانمان پرداخت، به یاد آوریم و از روحالقدس بخواهیم تا گناهان مخفی مان را بر ما مکشوف سازد. اکنون سوالاتی را مطرح خواهیم ساخت. این سوالات را از خودتان بپرسید. جوابی که به هر یک از آنها میدهید، مشخص میسازد که کدام قسمتها از زندگی تان را هنوز به حاکمیت عیسی تسلیم نکرده اید.
آیا چیزی هست که من آن را بیشتر از خدا دوست داشته باشم، مانند خانواده ام، کارم، لذت و خوشی و خودم (متی ۶: ۳۳؛ مرقس ۱۲: ۳۰)؟
آیا در مورد شرایط خاصی در زندگی ام علیه خدا گله و شکایت کرده ام (اول قرنتیان ۱۰: ۱۰؛ فیلیپیان ۲: ۱۴؛ اول تسالونیکیان ۵: ۱۸)؟
آیا دوست دارم مورد تحسین دیگران واقع شوم؟ آیا دوست دارم به خاطر کار نیکویی که انجام داده ام، تحسین شوم؟ آیا دوست دارم که در مرکز توجه دیگران باشم (متی ۶: ۱-۵؛ یوحنا ۱۲: ۴۳)؟
آیا نسبت به دیگران ناشکیبا هستم؟ آیا روحیه عیب جویی دارم؟ آیا هنگامی که دیگران از من انتقاد میکنند، نسبت به این موضوع حساسیت دارم و از کوره در میروم؟ آیا در ارتباط با دیگران زود رنج هستم؟ آیا تلخی و آزردگی خاصی در قلبم وجود دارد (عبرانیان ۱۲: ۱۵)؟
آیا شخصی لجباز هستم؟ آیا شخصی متعصب و اهل نزاع و مجادله هستم؟ آیا همیشه مطمئنم که حق با من است؟ آیا سخنان گزنده و طعنه آمیز به دیگران میزنم (فیلیپیان ۲: ۳؛ افسسیان ۵: ۲۱)؟
آیا از سخنان دیگران میترسم؟ آیا از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنم؟ آیا استعدادهایی را که خدا به من بخشیده است، پنهان میکنم (متی ۲۵: ۲۴-۲۸)؟
آیا نسبت به کسی حسودم؟ آیا هنگامی که کسی شکست میخورد، در عمق قلبم خوشحال میشوم؟ آیا هنگامی که کسی به موفقیت دست مییابد، در عمق قلبم غمگین میشوم (متی ۲۵: ۲۴-۲۸)؟
آیا موضوعی هست که در مورد آن با صداقت کامل رفتار نکرده ام؟ آیا حقیقتی هست که آن را پنهان ساخته ام؟ آیا تلاش میکنم ضعفهای خود را بپوشانم؟ آیا سعی میکنم تصویری غیر واقعی از خود به دیگران بدهم که با تصویر واقعی خودم منطبق نیست؟ آیا در مورد مسائل مختلف اغراق میکنم (متی ۲۳: ۲۷-۲۸؛ یعقوب ۵: ۱۶)؟
آیا شخصی دلسرد و افسرده هستم؟ از توکل کردن کامل به خدا سر باز میزنم؟ آیا ایمان و اتکایم به خدا ضعیف شده است (رومیان ۱: ۱۷، ۱۴: ۲۳؛ عبرانیان ۱۱: ۶)؟
آیا زندگی روحانی من شکلی ظاهری دارد و نشاط روحانی ام را از دست داده ام؟ آیا نگرانی خود را نسبت به کسانی که مسیح را نمیشناسند، از دست داده ام؟ آیا از نظر روحانی ضعیف شده ام؟ آیا زندگی روحانی ام نه سرد و نه گرم هست؟ آیا زندگی مبتنی بر شاگردی را ترک کرده ام (مرقس ۸: ۳۴؛ مکاشفه ۲: ۴-۵، ۳: ۱۵-۱۶)؟
آیا با دنیا همنوا شده ام؟ آیا همانند بی ایمانان فکر میکنم؟ آیا شروع به دوست داشتن دنیا و لذتهای آن کرده ام (رومیان ۱۲: ۲؛ اول یوحنا ۲: ۱۵-۱۷)؟
اگر پاسخ هر یک از این سوالات مثبت باشد، یعنی اینکه در آن زمینه گناه میکنیم؛ این گناه را باید نزد خدا اعتراف کنیم. اگر چنین کنیم، راه را برای خدا باز کرده ایم تا ما را بیدار سازد. اما اگر چنین نکنیم، روز به روز ضعیف تر شده، از خدا بیشتر دور میشویم.
گام دوم در بیداری روحانی توبه کردن از تمامی گناهانی است که روحالقدس بر ما مکشوف میسازد. توبه به معنی تاسف عمیق از گناهانمان و سپس ترک کردن کامل آنها است. هنگامی که چنین میکنیم، خدا ما را میبخشد و ما را پاک میسازد (اول یوحنا ۱: ۹). اگر این بخشش و پاک شدن از گناهان را تجربه نکنیم، تنها یک دلیل برای این امر میتواند وجود داشته باشد و آن این است که به شکل کامل از گناهانمان بازگشت نکرده ایم.
گام سوم در بیداری روحانی، جبران خطایی است که نسبت به کسی مرتکب شده ایم (متی ۵: ۲۳-۲۴؛ لوقا ۱۹: ۸). شاید نیاز باشد که از کسی عذر خواهی کنیم، شاید نیاز باشد تا اموال کسی را که تصاحب کرده ایم، به او باز گردانیم. شاید نیاز باشد برای اعادده حیثیت کسی که از او بدگویی کرده ایم، کاری انجام دهیم. و مهم تر از همه، شاید لازم باشد تا کسی را ببخشیم زیرا رنجش و تلخی نسبت به شخصی دیگر، گناهی بزرگ است (متی ۶: ۱۲، ۱۴-۱۵).
گام چهارم در بیداری روحانی، وقف مجدد زندگی مان به مسیح است. ما باید تمامی بخشهای زندگی خود را به او تسلیم کنیم و نباید از تسلیم کردن چیزی ابا کنیم. ما باید با تمام وجود آماده اطاعت کردن از او باشیم و آنچه را که او از ما میخواهد، انجام دهیم (یوحنا ۱۴: ۱۵). ما متعلق به خود نیستیم، بلکه به او تعلق داریم (اول قرنتیان ۶: ۱۹-۲۰).
گام پنجم در بیداری روحانی، اعلام کردن آن وعدههایی است که خدا به کسانی که با قلبی قروتن و توبه کار به نزد او باز میگردند، وعده داده است. ما باید قلب خود را باز کنیم تا روحالقدس آن را پُر سازد. خدا به ما حکم کرده که از روحالقدس پُر شویم (افسسیان ۵: ۸). بنابراین، ما باید مشتاق پُر شدن از روحالقدس باشیم؛ باید خود را تقدیم خدا کنیم تا پُر شویم (رومیان ۱۲: ۱). ما باید از خدا بخواهیم تا ما را پُر سازد (متی ۷: ۷-۸؛ لوقا ۱۱: ۱۳).
گام ششم در بیداری روحانی، اطاعت از روحالقدس در زندگی است. کسی که زندگیاش تحت تسلط روحالقدس نیست، نمیتواند از روحالقدس پُر شود. پولس رسول مینویسد: «اما میگویم به روح رفتار کنید، پس شهوات جسم را بهجا نخواهید آورد» (غلاطیان ۵: ۱۶). این امر کلید اصلی موفقیت و پیروزی در زندگی مسیحی است. داشتن یک زندگی پیروزمندانه بدین معنی است که مسیح خودش در ما زندگی کند (غلاطیان ۲: ۲۰). بنابراین، هدف ما این است که به شباهت مسیح درآییم (رومیان ۸: ۲۱). هدفی عالی تر از این نمیتوان متصور شد.
بنابراین، برای تجربه کردن بیداری روحانی، باید این گامها را برداریم. اما این موضوع را به یاد داشته باشید که خود عمل بیدار شدن، تماما توسط روحالقدس تحقق مییابد، به طریقی که او میخواهد و در زمانی که او معین میکند. پس از برداشتن همه این گامها، باید با انتظار به او بنگریم.
«و قوم من كه به اسم من نامیده شدهاند متواضع شوند، و دعا كرده، طالب حضور من باشند، و از راههای بد خویش بازگشت نمایند، آنگاه من از آسمان اجابت خواهم فرمود، و گناهان ایشان را خواهم آمرزید و زمین ایشان را شفا خواهم داد» (دوم تواریخ ۷: ۱۴).
بسیاری از آنانی که برای نخستین بار نزد مسیح میآیند و به او ایمان میآورند، عمیقا احساس خوشی، محبت و آزادی میکنند. آنان خود را به عیسی نزدیک احساس میکنند. قلب آنان در اشتیاق به خدمت او میسوزد. اما با گذشت زمان، شور و شوق ابتدایی آنان به تدریج کاهش یافته، اغلب دیگر اثری از آن دیده نمیشود. چرا چنین میشود؟ چه اتفاقی میافتد؟ ما چگونه میتوانیم تجارب اولیه روحانی خود را مجددا تجربه کنیم؟
در زندگی مسیحی ما، مشکلی بزرگتر از این نیست که شور وشوق و محبتمان نسبت به عیسی کم شود. عیسی این سخنان هراس آور را خطاب به کلیسای افسس بر زبان آورد: «لکن بحثی بر تو دارم که محبت نخستین خود را ترک کردهای. پس بخاطر آر که از کجا افتادهای و توبه کن و اعمال نخست را بعمل آور والا بزودی نزد تو میآیم و چراغدانت را ازمکانش نقل میکنم» (مکاشفه ۲: ۴-۵).
هرگاه شخصی ملکوت ظلمت شیطان را ترک میکند و توسط ایمان به مسیح وارد ملکوت خدا میشود، شیطان بسیار خشمگین میگردد. بنابراین، از لحظهای که شخصی مسیحی میشود، شیطان با هر سلاحی که در اختیار دارد، او را مورد حمله قرار میدهد. هدف اصلی شیطان این است که محبت ایماندار را نسبت به عیسی از بین ببرد. او میداند که نمیتواند یک ایماندار را از دستان عیسی برباید (یوحنا ۱۰: ۲۸)، اما میتواند او را به ایمانداری غیر موثر تبدیل کند و او را به شخصی عاری از محبت و نشاط تبدیل سازد. و او اغلب موفق به انجام این کار میشود.
به همین جهت، ما اغلب نیاز داریم تا از نظر روحانی بیدار شویم. و این امر نه تنها نیاز اشخاص است، بلکه کلیساها نیز به چنین بیداریی نیاز دارند. ما باید پیوسته خود را تفتیش نماییم. آیا ما عیسی را بیش از هر چیز دیگر در جهان دوست داریم (مرقس ۱۲: ۳۰)؟ آیا ملکوت خدا را قبل از هر چیز دیگری میطلبیم (متی ۶: ۳۳)؟ آیا ما با دیگر خواهران و برادران مسیحی خود در محبت و مشارکت کامل به سر میبریم (اول یوحنا ۱: ۷، ۴: ۲۰)؟ آیا هر روزه ثمره روحالقدس را در زندگی خود تجربه میکنیم (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳)؟ آیا در زندگی ما قدرت روحانی وجود دارد؟ در کلیسای ما چطور (لوقا ۲۴: ۴۹؛ اعمال ۱: ۸)؟ اگر پاسخ هر یک از این سوالات منفی باشد، پیدا است که به بیداری روحانی و تجدید حیات نیاز داریم.
یکی از دلایل اصلی مطالعه کلام خدا این است که تجدید حیات و بیداری روحانی را تجربه کنیم. یکی از دلایل نوشته شدن این کتاب تفسیر نیز همین است. هنگامی که این تفسیر را مطالعه میکنید، دعای شما این باشد که کلام خدا برای شما معنی و قدرت جدیدی بیابد و مانند چشمه حیات در قلبتان جاری شود. هنگامی که این کتاب تفسیر را مطالعه میکنید، برای بیداری در قلبتان و کلیسایتان دعا کنید.
اکنون بیایید به موضوع بیداری روحانی نگاهی بیندازیم. قبل از هر چیز، ببینیم بیداری روحانی چیست؟ بیداری روحانی احیا شدن محبت نخستینمان نسبت به مسیح است. بیداری روحانی به معنی سلوک کردن در نور همراه با عیسی است و نیز به این معنی است که به او اجازه بدهیم که در ما زندگی کند. بیداری روحانی به معنی بازگشت به حالت سلامت روحانی پس از یک دوران ضعف و رکود است. بیداری روحانی به معنی تصدیق گناهانمان و درخواست از عیسی به جهت آمرزش و پاک شدن است. بیداری روحانی به معنی سپردن عنان بخشهای مختلف زندگی مان به دستهای عیسی است.
بیداری روحانی زمان جد و جهد عمیق روحانی است. با وجود این، بیداری روحانی به معنی غرق شدن در عواطف افسار گسیخته نیست؛ بلکه زمان دعا، تعمق و ارزیابی عمیق وضعیت روحانی خویشتن میباشد؛ و نیز زمان نزدیک شدن به عیسی است. بیداری روحانی همچنین زمان عیان شدن دو رویی و خود فریبی ما است. بیداری روحانی زمان آشکار شدن نزاع، روحیه عیب جویی و تلخی در کلیسا و نیز زمان توبه کردن از آنها است. بیداری روحانی زمان وقوع تغیرات عمیق در ما است به گونهای که دیگران تحت تاثیر قرار گیرند و جذب مسیح شوند. علاوه بر همه اینها، بیداری روحانی زمان نازل شدن قدرتمندانه روحالقدس بر ما است تا هم در ما و هم در کلیسا عمل کند. بیداری روحانی چگونه آغاز میشود؟ بیداری روحانی تقریبا همیشه با آگاهی از گناهان و اعتراف به آنها آغاز میشود. وجود گناه یکی از دلایلی است که وقوع بیداری روحانی را اجتناب ناپذیر میسازد. روش اصلی شیطان، وسوسه ما به گناه کردن است. هنگامی که ما گناه میکنیم، از خدا جدا میشویم و روح قدوس خدا را در درون خود محزون میسازیم. در این حالت، مشارکت ما با عیسی قطع میشود و ما خوشی، آرامش و قدرت خود را از دست میدهیم. اگر گناهی در ما نباشد، نیازی به بیداری روحانی نخواهیم داشت. بنابراین، بیداری روحانی با تصدیق گناهان و اعتراف به آنها آغاز میشود.
ما دوست نداریم خود را گناهکار به حساب بیاوریم. ما گناهان خود را تقلیل میدهیم و حتی گاهی وجود آنها را هم انکار میکنیم. گاه وضعیت ما به وضعیت آن جوان ثروتمند میماند که به عیسی گفت از دوران کودکی همه احکام را حفظ کرده است (مرقس ۱۰: ۱۷-۲۱). او اطمینان داشت که هیچ گناهی در زندگیاش نیست!
اما حتی اگر ما گناه خود را نبینیم، خدا همه چیز را میبیند. گناه صرفا زیر پا گذاشتن یک حکم الهی نیست. هر آنچه که با اراده مکشوف شده خدا در کتاب مقدس تضاد داشته باشد، گناه محسوب میشود. به این ترتیب، گناه شامل برخوردها و نگرشهای نادرست نیز میشود، یعنی شامل خود پرستی، غرور، حسادت، طمع، رنجش و تلخی، اضطراب و بی وفایی. گناه تنها به معنی انجام عمل نادرست نیست، بلکه به معنی انجام ندادن عمل صحیح نیز میباشد (یعقوب ۴: ۱۷). گناه به معنی دوست نداشتن خدا با تمامی دل و تمامی جان و تمامی فکر و تمامی قوت است (مرقس ۱۲: ۳۰). گناه به معنی دوست نداشتن همسایه مان همچون نفس خودمان میباشد (مرقس ۱۲: ۳۱). گناه به معنی عدم مقاومت تا آخر است (مرقس ۱۳: ۱۳). گناه به معنی نرساندن پیام انجیل به دیگران است، در شرایطی که فرصت انجامش را داریم (اول پطرس ۳: ۱۵). گناه به معنی عدم رسیدگی به نیاز برادرمان است (متی ۲۵: ۴۱-۴۵). با این اوصاف، چه کسی از میان ما میتواند بگوید که گناهی در زندگیاش نیست (اول یوحنا ۱: ۸)؟
بنابراین، نخستین گام در بیداری روحانی، اعتراف کردن به گناهانمان است. بیایید بهایی را که عیسی برای پاک کردن ما از گناهانمان پرداخت، به یاد آوریم و از روحالقدس بخواهیم تا گناهان مخفی مان را بر ما مکشوف سازد. اکنون سوالاتی را مطرح خواهیم ساخت. این سوالات را از خودتان بپرسید. جوابی که به هر یک از آنها میدهید، مشخص میسازد که کدام قسمتها از زندگی تان را هنوز به حاکمیت عیسی تسلیم نکرده اید.
آیا چیزی هست که من آن را بیشتر از خدا دوست داشته باشم، مانند خانواده ام، کارم، لذت و خوشی و خودم (متی ۶: ۳۳؛ مرقس ۱۲: ۳۰)؟
آیا در مورد شرایط خاصی در زندگی ام علیه خدا گله و شکایت کرده ام (اول قرنتیان ۱۰: ۱۰؛ فیلیپیان ۲: ۱۴؛ اول تسالونیکیان ۵: ۱۸)؟
آیا دوست دارم مورد تحسین دیگران واقع شوم؟ آیا دوست دارم به خاطر کار نیکویی که انجام داده ام، تحسین شوم؟ آیا دوست دارم که در مرکز توجه دیگران باشم (متی ۶: ۱-۵؛ یوحنا ۱۲: ۴۳)؟
آیا نسبت به دیگران ناشکیبا هستم؟ آیا روحیه عیب جویی دارم؟ آیا هنگامی که دیگران از من انتقاد میکنند، نسبت به این موضوع حساسیت دارم و از کوره در میروم؟ آیا در ارتباط با دیگران زود رنج هستم؟ آیا تلخی و آزردگی خاصی در قلبم وجود دارد (عبرانیان ۱۲: ۱۵)؟
آیا شخصی لجباز هستم؟ آیا شخصی متعصب و اهل نزاع و مجادله هستم؟ آیا همیشه مطمئنم که حق با من است؟ آیا سخنان گزنده و طعنه آمیز به دیگران میزنم (فیلیپیان ۲: ۳؛ افسسیان ۵: ۲۱)؟
آیا از سخنان دیگران میترسم؟ آیا از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنم؟ آیا استعدادهایی را که خدا به من بخشیده است، پنهان میکنم (متی ۲۵: ۲۴-۲۸)؟
آیا نسبت به کسی حسودم؟ آیا هنگامی که کسی شکست میخورد، در عمق قلبم خوشحال میشوم؟ آیا هنگامی که کسی به موفقیت دست مییابد، در عمق قلبم غمگین میشوم (متی ۲۵: ۲۴-۲۸)؟
آیا موضوعی هست که در مورد آن با صداقت کامل رفتار نکرده ام؟ آیا حقیقتی هست که آن را پنهان ساخته ام؟ آیا تلاش میکنم ضعفهای خود را بپوشانم؟ آیا سعی میکنم تصویری غیر واقعی از خود به دیگران بدهم که با تصویر واقعی خودم منطبق نیست؟ آیا در مورد مسائل مختلف اغراق میکنم (متی ۲۳: ۲۷-۲۸؛ یعقوب ۵: ۱۶)؟
آیا شخصی دلسرد و افسرده هستم؟ از توکل کردن کامل به خدا سر باز میزنم؟ آیا ایمان و اتکایم به خدا ضعیف شده است (رومیان ۱: ۱۷، ۱۴: ۲۳؛ عبرانیان ۱۱: ۶)؟
آیا زندگی روحانی من شکلی ظاهری دارد و نشاط روحانی ام را از دست داده ام؟ آیا نگرانی خود را نسبت به کسانی که مسیح را نمیشناسند، از دست داده ام؟ آیا از نظر روحانی ضعیف شده ام؟ آیا زندگی روحانی ام نه سرد و نه گرم هست؟ آیا زندگی مبتنی بر شاگردی را ترک کرده ام (مرقس ۸: ۳۴؛ مکاشفه ۲: ۴-۵، ۳: ۱۵-۱۶)؟
آیا با دنیا همنوا شده ام؟ آیا همانند بی ایمانان فکر میکنم؟ آیا شروع به دوست داشتن دنیا و لذتهای آن کرده ام (رومیان ۱۲: ۲؛ اول یوحنا ۲: ۱۵-۱۷)؟
اگر پاسخ هر یک از این سوالات مثبت باشد، یعنی اینکه در آن زمینه گناه میکنیم؛ این گناه را باید نزد خدا اعتراف کنیم. اگر چنین کنیم، راه را برای خدا باز کرده ایم تا ما را بیدار سازد. اما اگر چنین نکنیم، روز به روز ضعیف تر شده، از خدا بیشتر دور میشویم.
گام دوم در بیداری روحانی توبه کردن از تمامی گناهانی است که روحالقدس بر ما مکشوف میسازد. توبه به معنی تاسف عمیق از گناهانمان و سپس ترک کردن کامل آنها است. هنگامی که چنین میکنیم، خدا ما را میبخشد و ما را پاک میسازد (اول یوحنا ۱: ۹). اگر این بخشش و پاک شدن از گناهان را تجربه نکنیم، تنها یک دلیل برای این امر میتواند وجود داشته باشد و آن این است که به شکل کامل از گناهانمان بازگشت نکرده ایم.
گام سوم در بیداری روحانی، جبران خطایی است که نسبت به کسی مرتکب شده ایم (متی ۵: ۲۳-۲۴؛ لوقا ۱۹: ۸). شاید نیاز باشد که از کسی عذر خواهی کنیم، شاید نیاز باشد تا اموال کسی را که تصاحب کرده ایم، به او باز گردانیم. شاید نیاز باشد برای اعادده حیثیت کسی که از او بدگویی کرده ایم، کاری انجام دهیم. و مهم تر از همه، شاید لازم باشد تا کسی را ببخشیم زیرا رنجش و تلخی نسبت به شخصی دیگر، گناهی بزرگ است (متی ۶: ۱۲، ۱۴-۱۵).
گام چهارم در بیداری روحانی، وقف مجدد زندگی مان به مسیح است. ما باید تمامی بخشهای زندگی خود را به او تسلیم کنیم و نباید از تسلیم کردن چیزی ابا کنیم. ما باید با تمام وجود آماده اطاعت کردن از او باشیم و آنچه را که او از ما میخواهد، انجام دهیم (یوحنا ۱۴: ۱۵). ما متعلق به خود نیستیم، بلکه به او تعلق داریم (اول قرنتیان ۶: ۱۹-۲۰).
گام پنجم در بیداری روحانی، اعلام کردن آن وعدههایی است که خدا به کسانی که با قلبی قروتن و توبه کار به نزد او باز میگردند، وعده داده است. ما باید قلب خود را باز کنیم تا روحالقدس آن را پُر سازد. خدا به ما حکم کرده که از روحالقدس پُر شویم (افسسیان ۵: ۸). بنابراین، ما باید مشتاق پُر شدن از روحالقدس باشیم؛ باید خود را تقدیم خدا کنیم تا پُر شویم (رومیان ۱۲: ۱). ما باید از خدا بخواهیم تا ما را پُر سازد (متی ۷: ۷-۸؛ لوقا ۱۱: ۱۳).
گام ششم در بیداری روحانی، اطاعت از روحالقدس در زندگی است. کسی که زندگیاش تحت تسلط روحالقدس نیست، نمیتواند از روحالقدس پُر شود. پولس رسول مینویسد: «اما میگویم به روح رفتار کنید، پس شهوات جسم را بهجا نخواهید آورد» (غلاطیان ۵: ۱۶). این امر کلید اصلی موفقیت و پیروزی در زندگی مسیحی است. داشتن یک زندگی پیروزمندانه بدین معنی است که مسیح خودش در ما زندگی کند (غلاطیان ۲: ۲۰). بنابراین، هدف ما این است که به شباهت مسیح درآییم (رومیان ۸: ۲۱). هدفی عالی تر از این نمیتوان متصور شد.
بنابراین، برای تجربه کردن بیداری روحانی، باید این گامها را برداریم. اما این موضوع را به یاد داشته باشید که خود عمل بیدار شدن، تماما توسط روحالقدس تحقق مییابد، به طریقی که او میخواهد و در زمانی که او معین میکند. پس از برداشتن همه این گامها، باید با انتظار به او بنگریم.
«و قوم من كه به اسم من نامیده شدهاند متواضع شوند، و دعا كرده، طالب حضور من باشند، و از راههای بد خویش بازگشت نمایند، آنگاه من از آسمان اجابت خواهم فرمود، و گناهان ایشان را خواهم آمرزید و زمین ایشان را شفا خواهم داد» (دوم تواریخ ۷: ۱۴).
No comments:
Post a Comment