گفته می شود آخرین گزارشی که درباره فضای انتخاباتی، برای انتخابات 92 تهیه شده، حکایت از انفعال و بی اعتمادی وسیع در شهرهای بزرگ دارد. بموجب همین گزارش که نه تنها سران نظام، بلکه بدنه اجرائی نظام نیز در جریان آن قرار دارد، درحال حاضر تنها در شهرهای کوچک و روستاها مردم در باره انتخابات صحبت می کنند و آن هم نه درباره نفس انتخابات، بلکه درباره رای به کسی که بعد از احمدی نژاد نیز پول نقد یارانه ها را به حساب آنها پرداخت کند. حتی در این گزارش قید شده که در این مناطق ایران مردم به فکر ازدیاد بچه و دریافت بیشتر یارانه ها هستند! شانس رحیم مُشائی که احمدی نژاد و باند او به هیچ کس باندازه وی اعتماد ندارند تا سکان ریاست جمهوری را از احمدی نژاد تحویل بگیرد، درست در همین مسئله یارانه های نقدی است. این نکته ایست که دولت به خوبی از آن با خبر است و روی آن سرمایه گذاری کرده و تبلیغات توطئه آمیز انتخاباتی را بر مبنای آن تنظیم کرده است. یعنی دامن زدن به انفعال و بی اعتمادی مردم در شهرهای بزرگ و پرجمعیت و تبلیغ نقش دولت در پرداخت یارانه های نقدی به مردم روستاها و شهرهای کوچک. در این میان، آن که از دو سر قافیه را باخته "علی خامنه ای" ایست که نه روئی در میان مردم دارد ونه در حاکمیت و دولتی که 8 سال پرورش داده طرفدار! در حقیقت او بزرگترین بازنده کودتای 22 خرداد 1388 است! چنان که حتی علیرغم آن که میداند اگر دولت احمدی نژاد به سکانداری رحیم مُشائی ادامه یابد، بساط تخت و سلطنت او با خطر جدی روبرو خواهد شد، نمی تواند جسارت کرده و از هاشمی و موسوی و کروبی و خاتمی طلب یاری کند. او پل های پشت سرش را تخریب کرده و برگ هایش را به سود احمدی نژاد و دولت کودتائی اش سوزانده است! برگرداندن چرخ آسیابی که او در میان آن گیر کرده، به جسارتی انقلابی نیازمند است که بموجب همه شواهد، چنین جسارتی، علیرغم لفاظی هائی که در سخنرانی هایش می کند، در قد و قواره او نیست. جسارتی در حد به میدان آوردن 50 میلیون دارنده حق رای در انتخابات 92.
در پایان تعطیلات نوروزی، گزارشی که به آن اشاره شد، ره آورد و "عیدی" است که خدمت "آقا" تقدیم شده است!
| 
No comments:
Post a Comment